چای خانهی حاج میرزا یا به لهجهی قشنگ خود اصفهانیها چَه حج میرزا را میشناسید؟
اصفهان شهری است که در همه جایش میتوان یک تیر را به چند نشان زد! مثلاً وقتی به میدان نقش جهان میروید هم میتوانید یک عالم بنای تاریخی ببینید، هم میتوانید خرید کنید، هم نماز بخوانید هم حتی آب بازی کنید!!
حالا اگر بخواهید به یک موزه بروید و استراحت کنید و چای گرمی یا دوغ سردی بنوشید و املت بزنید و با توریستها حرف بزنید فقط میتوانید به چای خانهی حاج میرزا بروید! از آنجایی که اصفهانیها کارشان همه حساب کتاب دارد، چای خانه داشتنشان هم بی حساب نیست.
از کجا آمده است؟
روزی روزگاری حسین خواجه نامی بوده که در سرای طوطی (یا توتی) میدان نقش جهان غرفهای داشته. که بعضی میگویند در آن حیواناتی میفروخته، بعضی میگویند کفاشی بوده و بعضیها هم میگویند در آنجا مسگری میکرده. مهم این است که سه شغلی که نام بردیم از مشاغل دکانهای این سرا بوده. پسر خلف این مرد میآید و دکان پدرش را به یک قهوه خانه تبدیل میکند. کِی؟ سال ۱۳۲۰
این آقای محمدعلی که ذاتش خواجه زاده و از خواجگان صفوی بوده به عتیقهجات علاقهی زیادی داشته. پس این میشود که از همان ابتدا عتیقه جمعآوری میکند تا آن را در قهوهخانهی خود بگذارد.
میگویند گاهی برای به دست آوردن شیء خاصی یک سال رفتوآمد میکرده و به جاهای دور و نزدیک میرفته تا آنچه میخواسته و میدانسته که ارزشمند است را به دست بیاورد تا در آنجا بگذارد. بلکه روزی روزگاری کسی مثل ما و شما آنها را ببینند و به روحش درود بفرستند و کیف کند.
آقا غلامحسین و حسن آقا و امیر آقا فرزندان آقا محمدعلی هستند که بعد از فوت ایشان چرخاندن چای خانه را به عهده گرفتند.

آمدنش بهر چه بود؟
اوایل به کار افتادن این جایی که حالا به چای خانه میشناسیمش، نامش خسته خانه بوده. چون مردم به آنجا میرفتند تا خستگی در کنند.
کمکم این خستگان چای خواستند، خب برایشان آوردند. تشنهشان شد، آب و دوغ دستشان دادند. گشنهشان شد، املتی جلویشان گذاشتند. هوس قلیان گرفتشان، برایشان چاق کردند. و این رونق رفتهرفته زیاد شد تا سرای طوطی (یا توتی) به یک قهوهخانه تبدیل شد.
به تدریج در آنجا مراسمهایی مثل تعزیه خوانی و نقالی هم برپا میشد.
بعدها که یعنی الان باشد نام این چای خانه، چای خانهی آزادگان شد که البته کمتر کسی است که آن را به این نام بخواند.
ز قعر چاه درآمد به اوج ماه رسید
حالا قضیهی این چاه چیست هم خواهم گفت.
میرزا حسین نافی در آن سرا که پیش از آنکه محل کسب باشد، محل استراحت بود چاهی حفر میکند که مردمان آن اطراف دسترسی راحتتری به آب داشته باشند. بعدها این چاه خشک میشود یا اینکه رویش را میپوشانند نمیدانم. پس نام کوچه کوچه چاه حاج میرزا میشود!
خلاصه که از یک چاه شروع شد تا به چای خانهای رسید که در تاریخ ۲۰ اسفند ۱۳۸۵ با شمارهی ثبت ۱۸۱۰۳ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسید. چای خانهای که حالا آن را قدیمیترین چای خانهی ایران میدانند.

حتی شکستههای دلش هم عتیقه است
موزههای زیادی هست که میتوانید برای دیدن اشیای قدیمی به آن بروید. موزههایی که هر دسته از اشیا جای خاصی دارند و در ویترین و شیشه نشستهاند تا شما نگاهشان کنید.
ولی اگر دلتان موزهای میخواهد که همه چیز بدون شیشه و محافظ در منظر نظرتان قرار بگیرد چای خانهی حاج میرزا بهترین گزینه است.
در اینجا هرچه که فکر کنید هست. همه چیز هم درهم است.
- انواع کشکول
- انواع چراغ و شمعدان
- خنجر و شمشیر
- سپر و زره آهنی
- تابلوهای قدیمی
- زنگ و زنگوله
- سنگهای گرانقیمت
- کتب خطی و قدیمی
- ظروف قدیمی
- اسلحه
- مجسمههای فلزی
- انواع قلیان
- انواع فانوس
- تسبیح
- ادوات چوبی
- خمرههای کوچک و بزرگ
- انواع سکه
- شمعدان
- عکسهای قدیمی
- و …

بخور چند خواهی و بردار نیز
برایتان میگویم که چیزهایی میتوانید در چای خانهی حاج میرزا بخورید تا با آمادگی کامل وارد شوید.
- چای!
- انواع دمنوش
- نیمرو
- املت
- آبگوشت
- کباب کوبیده
- کشک بادمجان
- دوغ و گوشفیل
- و …

یکی نکته از این سرّ بازدانید
خوبیاش این است چای خانهی حاج میرزا دو بخش دارد و حتی دو ورودی دارد. یکی برای مجردها و یکی برای خانوادهها. که البته منعی و اصراری ندارد که هرکس کجا بنشیند.
جز این را نشانی ندانی همی
نشانی چای خانهی حاج میزرا: میدان نقش جهان، خیابان حاج میرزا، بازار آهنگران