سعدی علاوه بر آنکه به شاعری با شعرهای سهل و ممتنع معروف است به شاعری که پیوسته در سفر بوده نیز شهرت دارد.سعدی شاعر سفر است. این موضوع را در آثار او به خوبی میتوان دید. شیخ مصلح الدین سعدی شیرازی، حاصل سفرهای خود را در کتابهای گلستان و بوستان آورده است. نمودهای عینی مسایل مربوط به سیر و سفر در گلستان دیده میشود.
سفر در شعرهای سعدی
شروع سفرهای سعدی را در سال 620 هجری قمری میدانند. او سفرهای خود را از شیراز شرع کرده است
شروع سفر سعدی احتمالا در سال 620 هجری قمری و از شیراز بوده است.
برون جستم از تنگ ترکان چو دیدم
جهان درهم افتاده چون موی زنگی

اگر خروج سعدی از شیراز و اقامت وی در نظامیه بغداد را آغاز سفر سعدی فرض کنیم، در مرحله بعدی او از بغداد به شام و حجاز می رود و حج به جا می آورد. در دوره پادشاهی اتابک ابوبکر سعدی مجددا به شیراز باز می گردد و سپس دوباره پیاده به بغداد و حجاز سفر می کند و احتمالا در راه برگشت از طریق آسیای صغیر، به آذربایجان می رسد.
سعدی در حالی به شیراز باز می گردد که اوضاع آرام بود:
چوباز آمدم آسوده دیدم
ز گرگان به در رفته آن تیز چنگی
در نوشته های سفر سعدی اشاره ای به سرزمین هایی چون یمن، بلخ، بامیان، هند، کاشغر، مغرب و فرنگ نیز هست که گمان می رود شاعر آن ها را به مناسبت طرح مطالب دیگر آورده است، احتمال سفر وی به این سرزمین ها کم است اما بازتاب سفر در آثار سعدی به وضوح دیده می شود. نکاتی که در این نوشته به آن ها می پردازیم شامل اهداف، خطرها، مشکلات و تجربه های سفرهای سعدی است. سعدی شاعر سفر، از لقب های این شاعر فرهیخته می باشد که وی نسبت به دیگر شاعران، برتر و ممتاز به شمار می آید.
سفر یا دروازه نشینی؟
برخی از پژوهشگران حوزهی ادبیات بر این باورند که سعدی به سفر نمیرفته. بلکه جلوی دروازهی شهر مینشسته و با هر مسافری که از راه میآمده گفتگو میکرده تا از اوضاع شهری که در آن بوده مطلع شود.

شهرهایی که سعدی شاعر سفر به آن سفر کرده است
- نظامیه بغداد
- بغداد
- شام
- حجاز
- آذربایجان
- یمن
- بلخ
- بامیان
- هند
- کاشغر
- مغرب
- فرنگ!