فرش، جزئی از تاریخچهی کشور ماست و همیشه نشانگر وجهه تاریخی و فرهنگی ما به جهانیان بوده است. اگر در برخی از زمینهها رقابت پایاپایی با کشورهای اروپایی نداریم، اما خوشبختانه در زمینهی تولید و صادرات فرش حرف اول را میزنیم. حال قصد داریم با معرفی یکی از زیرشاخههای آن یعنی فرش بهارستان ، شما را بیشتر با این پدیده و افتخار ملی آشنا کنیم. فرش بهارستان که به نام های بهار خسرو و بهار کسری نیز مشهور است نشانی از فرهنگ و تمدن ایران است.
تاریخچهی فرش بهارستان
این نوع فرش یکی از قدیمیترین فرشهایی است که در تاریخ هنر ایران میتوان یافت. پیشینهی فرش بهارستان اساساً به دورهی ساسانیان باز میگردد. دورهای که این فرش را با نام “بهار خسرو” میشناختند. به نقل از کتابهای تاریخی معتبر، فرش بهارستان زیباترین و بزرگ ترین فرش کاخ تیسفون بوده، کاخی که در زمان ساسانیان محل برگزاری جلسات و جشنهای باشکوه پادشاهان بوده است. بر روی فرش طرح یکی از باغهای بهشت با نهرهایی که به چهار گوشه فرش روانه میشدند طراحی شده است.

در همان دوره بر اثر حملهی اعراب به ایران، این فرش به دست اعراب افتاد و توسط آنان تکه تکه شد و به نزد عمر فرستاده شد. جالب است بدانید که فرش بهارستان در ابعاد 140*27 بوده که ایوان مدائن طاق کسری را به زیبایی خود مجلل کرده بود. از دیگر روایات تاریخی که درباره این فرش میتوان بیان کرد اشاره به تاریخ طبری است. در تاریخ طبری اندازههای مختلفی برای این فرش آوردهاند. برای مثال ابوجعفر طبری که گردآوردنده کتاب تاریخ طبری نیز هست، ابعاد آن را به طول 450 قدم و عرض 90 قدم ذکر کرده است. برخی میگویند: این فرش 60*60 بوده و زمینهاش از طلا بوده و همچنین مزیّن به جواهرات و سنگهای قیمتی نیز بوده است.
در تاریخ ابن اثیر آمده است که از فرش بهارستان در فصل زمستان استفاده میشده است. چون گل و سبزه نبود شاهانی که قصد مِیخواری داشتند بر آن مینشستند و انگار که در بوستانی به سر میبرند.
نقشها و طرحها
همانطور که در بالا گفته شد طرح اصلی فرش بهارستان مربوط به یکی از باغهای بهشت است. این فرش رنگارنگ و ابریشمی، مزین به اشیای قیمتی همچون طلا و نقره بود. این فرش طوری طراحی شده است که رودهای آن به چهار سوی فرش روانهاند و هرکدام از آنها، گوشهای را به باغچهای سرسبز تقسیم کردهاند. در کنارهرکدام از نهرها، راهی به مانند پیاده رو وجود دارد. حاشیههای پهن دور فرش زیبایی خاصی را به آن داده است به طوری که در برخی از حاشیهها، شمش و لوح طلا کار شده است.
جواهراتی همچون یاقوت و زمرد طوری در این فرش به کار برده شدهاند که گویی در کف نهرها قرار دارند و رودها با آبی پاک و زلال جاریاند. باغچههای مزیّن شده توسط سنگهای سبز رنگ، درختانی با ساقههای طلایی و شاخههایینقره ای، گلهایی با سنگهای رنگارنگ قیمتی، همه و همه از زیباییهاییاند که در روح این فرش دمیده شده است.

روایاتی درباره فرش بهار خسرو
آوردهاند که: این فرش برای خسرو انوشیروان بافته شده و به همین دلیل مرسوم به فرش بهار خسرو است و همچنین تا زمان یزدگرد سوم این فرش در ایوان مدائن گسترانیده شده بود. در بافت این فرش که تجلیگر جایگاه والای هنر و صنعت فرشبافی است، از با کیفیتترین ابریشم، نخهای پشمی، طلا، نقره و انواع سنگهای گرانقیمت رنگارنگ استفاده شده است.
یکی از روایاتی که طی دهههای اخیر درباره فرش بهارستان بیان شده این است که این فرش دارای وزن بسیار بالایی بوده است. به استناد از برخی گفتهها، وزن فرش بهارخسرو چیزی حدود 2 تن بوده است.
از این موضوع نتیجهگیری میشود که این فرش از سری فرشهای پرزدار نبوده بلکه جنس آن از گلیم و یا ابریشم بوده است.
عدهای بر این باورند که جابجایی این فرش تقریباً غیرممکن بوده ، و همچنین برخی میگویند با توجه به زیورآلات و جواهراتی که بر آن آویز است، راه رفتن بر روی آن بسیار سخت و مشکل بوده است.
تا به حال با خود فکر کردهاید که فرشی با این ابعاد در صدها سال پیش بر روی چه دار قالیای بافته شده است؟؟
لازم به ذکر است که روش بافت فرشهای گره دار امروزی نسبت به فرشهایی از همین نوع در قدیم فرقی نکرده و تنها آسانیهایی که بهتدریج با گذر زمان در این صنعت توسط بشر به وجود آمده است، از تفاوتهای میان بافت این نوع فرشها در عصر قدیم و جدید است.

فرشی به زیبایی چهار فصل
راجر فرای ( نقاش و منتقد بریتانیایی – 1934 ) درباره این فرش اینگونه میگوید: “در بین ذخایر و آثار سلطنتی دوره ساسانیان، فرشی به نام فرش بهارستان وجود داشته است. طرح این فرش نشانگر بوستانی بود که در آن چهار خیابان داشت و در کنار آن درخت سرو و گل لاله و جوی آب طراحی شده بود که نمایانگر فرهنگ، رفتار ایرانیان و قلبهای شاد آنها بود”. ضمناً مشهور است که هر چهار گوشهی این فرش فصلی از سال را نشان میدهد و بدین ترتیب آن را فرش چهار فصل نیز مینامند.
با مطالعهی بیشتر دربارهی تاریخچهی فرهنگ، هنر، تمدن و صنعت ایرانیان که در برخی زمینهها نه تنها الان، بلکه در گذشتهی دور نیز زبان زد جهانیان بوده میتوان مواردی را یافت که همیشه از آنها به نیکی یاد میشده است. با ورق زدن تاریخ، از اجداد و نیاکانمان با غرور و افتخار صحبت میکنیم و به این مهم پی میبریم که پیشینه فرهنگ و هنر ایرانیان قابل مقایسه با هیچ چیزی نخواهد بود.
باخواندن تاریخچه ی پر افتخار ایران به خود میبالم که یک ایرانی هستم
ای کاش گروهی تشکیل شود تا باز از این نمونه کاره های غیرممکن بافته و در موزه برای نمایش در معرض دید همگان قرار گیرد .
سرانجام فرش را هم بفرمایید. و بگویید که غارتگران بادیهنشین با آن چه کردند. همانهایی که طلا میدادند و به جایش نقره!!! میگرفتند.