وجه تسمیه
پیش از ورود به مبحث تاریخ شهر قزوین باید در مورد وجه تسمیهی قزوین بدانیم. حمدالله مستوفى مورّخ پرآوازهی قزوینی قرن هشتم از این شهر، تحت عنوان کشوین نام مىبرد که بعدها عربها آن را معرّب کرده و قزوین نامیدهاند؛ مورّخین غربى نام قزوین را مأخوذ از کاسپین مىدانند. از نظر لغوى این نام ترکیبى از دو جزء است: وین بر وزن سین (برهان قاطع و دهخدا) به معنى درخت، باغ و به ویژه انگور سیاه است. ولى دربارهی جزء نخست آن معنى روشنى وجود ندارد. بعضیها هم اعتقاد دارند که قزوین در اصل کزوین و مرکب از کِزو به معناى پسته و ین به معناى شهر -شهر پسته- بوده و بعدها معرّب شده و به قزوین تبدیل گشته است با این حال هنوز نظر دقیق و قاطعی در مورد وجه تسمیهی قزوین وجود ندارد و نظرگاهها متفاوت است.
پیشینه و اهمیت شهر قزوین
بنای اولیهی شهر قزوین را به شاپور اول ساسانى نسبت مىدهند. قزوین به دلیل موقعیت ویژهی جغرافیایی یعنی قرار گرفتن در مسیر جادهی ابریشم شهری همواره مورد توجه و نظر بوده است اما مهمترین دورهی تاریخی آن به عصر صفویه مربوط میشود که این شهر به مدت 57 سال پایتخت ایران بوده است. چگونه قزوین پایتخت شد؟ شاه اسماعیل صفوی در سال 907 در شهر تبریز تاجگذاری کرد اما در دورهی شاه تهماسب صفوی به فکر انتقال پایتخت افتادند، چرا؟ چون شهر تبریز در نزدیکی مرزهای عثمانی بود و دولت عثمانی هم بزرگترین دشمن حکومت صفوی بود بنابراین این شهر همواره آسیبپذیر بود. چارهی کار چیست؟ انتقال پایتخت. حالا به کجا؟ از مرزهای عثمانی دور باشد و از طرف دیگر نزدیک خراسان بزرگ نباشد. چرا؟ چون خراسان و سمنان به صورت مداوم مورد هجوم ازبکان قرار میگرفته است. با جمعبندیها به شهر قزوین میرسند چون زمینهی پیشرفت هم داشته است. اینگونه بود که شهر قزوین، پایتخت یکی از مقتدرترین حکومتهای ایرانی بعد از اسلام شد.
انتقال پایتخت از قزوین
قزوین در دورهی شاه تهماسب صفوی تا اوایل دورهی شاه عباس رشد چشمگیری برایش حاصل شد. دیوانخانهی باشکوه صفوی، که امروزه کاخ چهلستون و سردر عالیقاپو از آن به یادگار مانده است، انبوه خانههای تاریخی، حمامها و آبانبارها. در اینجا میخواهم تاکیدی روی آبانبارها داشته باشم. قزوین به دلیل تعدد آبانبارها، شهر آبانبار نامیده میشود و آبانبار سردار بزرگ که بزرگترین آبانبار تک گنبد ایران است در قزوین قرار دارد. تعدادی از این آبانبارها هم در خیابان سپه (شهدا) قرار دارد. اما همین تعدد آبانبارها حکایت از وضعیت نامطلوب مخازن آب در شهر قزوین دارد.
با پیشرفتهای شهر قزوین، جمعیت افزایش چشمگیری داشت و ذخیرههای آب در قزوین جوابگوی این جمعیت نبود و کار به جایی رسید که شاه عباس به فکر انتقال پایتخت افتاد. شهر جایگزین کجا بود؟ اصفهان پر آب که زایدهرود را در دلش جاری داشت. اما انگار شاه عباس دلش پیش قزوین جا مانده بود چرا که بناهای قزوین را در اصفهان و با همان نامها تکرار کرد؛ هم کاخ چهلستون، هم عالیقاپو و هم قیصریه و البته خیابان چهارباغ را هم با الگوبرداری از خیابان سپه قزوین طراحی کرد. اینگونه بود که اصفهان شاهعباس شد نمونهی باشکوهتر قزوین شاه تهماسب.