خوبیِ اصفهان این است که اگر کمی ورزیده و با حوصله باشید میتوانید چند اثر تاریخی را قدمزنان و در یک روز ببینید. از جملهی این آثار سی و سه پل و پل خواجو هستند که در امتداد زایندهرود و نزدیک به هم قرار دارند.
فضای سبز موجود بین این دو پل میتواند مسافت این بین را از یاد شما ببرد و پیادهروی جانانهای برای شما رقم بزند. این قدم زدن وقتی لذتبخشتر است که زایندهرود مانند سالیان گذشته پر از آب باشد.
نامگذاری
بناهای تاریخی عادت داشتند در طول زمان مدام نامشان را عوض کنند! و این پل هم از این قاعده مستثی نیست.
قبل از اینکه شاه عباس دستور ساخت این پل را بدهد، تیمور در فکر ساخت این پل بوده. بنابراین برای شادی روح او نام این پل را تیموری میگذارند!
پل شاهی که نام دیگر این بناست هم دلیلش معلوم است که چرا! چون شاه عباس دستور ساختش را داده و قسمتی از آن را هم ازآن خود کرده بوده.
بعد چون در مسیر خانقاه و آرامگاه بابا رکنالدین قرار داشت اسمش پل بابا رکنالدین شد!
پل حسن بیگ هم نام بعدیاش بود. پل حسن بیگ بخت برگشته در زمان شاه عباس تخریب شد و خواجو به جایش نشست. مردم هم برای دلجویی از پل سابق نامش را بر پل جدید گذاشتند.
آن طرف رودخانه محل زندگی گبرها بوده. آنها با وجود این پل مسافت کمتری را برای رسیدن به محل خود طی میکردند. و برای همین هم یکی از نامهایش پل گبرها بوده. اگر نمیدانید هم گبرها همان زردشتیان هستند.
بعد از آن هم یک عالم اسم دیگر مانند شیراز، حسنآباد و شاهی داشته تا بالاخره به خاطر قرار داشتنش در محلهی خواجو پل خواجو نامیده شده. البته به بزرگان آن دوران خواجه میگفتند که این هم میتواند دلیلی بر این نامگذاری باشد.
زمان ساخت
سال ۱۰۶۰ یعنی در زمان شاه عباس دوم صفوی پل خواجو بنا شد. چندین سال بعد یعنی سال ۱۲۹۰ در زمان ناصرالدین شاه قاجار این پل مرمت هم شد.
کاربرد
عبور و مرور
برای رفتن از محلهی خواجو و دروازهی حسن آباد به تخت فولاد و راه شیراز لازم بود که راه زیادی طی شود. به همین دلیل به دستور شاه عباس دوم این پل ساخته شد تا دسترسی مورد نظرشان سریعتر و راحتتر باشد.
شاه نشین
به غیر از آن جناب شاه از بهرهی خودش هم غافل نبوده. پس در میانهی پل یک ساختمان زیبا به نام بیگلربیگی هم ساخت تا در مواردی با اهل و عیال به آنجا بروند و از آب و هوا و منظرهی خوب لذت ببرند. یا مثلاً امیران و بزرگان و رفقا بیایند و مسابقات شنا و قایقرانی را تماشا کنند.
سد
و یکی از مهمترین و جالبترینِ این کاربردها هم کاربرد سد بودن آن است. حالا چگونه؟ پلهای سدی پلهایی بودند که دریچههایی داشتند. در حالت عادی دریچه باز بود و وقتی میخواستند آب را پشت آن نگه دارند دریچهها را میبستند و به سد تبدیلش میکردند. همین کارکِرد این پل را اوج صنعت پل سازی ایران تبدیل کرده!
جانم برایتان بگوید که این دریچهها که ۱۶ تا بوده کشویی بودند و با بالا پایین شدن میتوانستند مقدار آب ورودی را تنظیم کنند! شگفتا!
ضمناً امکان این هم بوده که آب را تا ارتفاع شش متر بالا ببرند! تازه یکی از خوشحالیهای مردم زمانهای باز شدن این دریچهها و جاری شدن آب بیشتر بوده. که به آنجا میآمدند و کیف میکردند.
معماری
این پل ۱۳۳ متر است. یعنی ۱۱۲ متر از سی و سه پل کمتر!
اگر تشخیص دیداری سی و سه پل و پل خواجو برایتان سخت است، آن ساختمان بزرگی که وسط پل خواجو قرار دارد و نامش شاهنشین است را نشانی بگذارید. این قسمت که کاربردش را قبلاً گفتیم با نقاشیهای زیبایی تزئین شده و چند اتاق دارد. متأسفانه الآن امکان ورود به آن وجود ندارد و فقط میتوانید از بیرون نگاهش کنید.
ریاضیات پل
اگر عدد و رقم دوست دارید هم برایتان بگویم که پل ۴ طبقه دارد، طولش را هم گفتیم و عرضش حدود ۱۲ متر است، ۲۶ تا دهانه دارد، ۵۱ غرفهی بزرگ و کوچک و ۱۱ پله برای رسیدن از بستر دریاچه به کف پل و ۲۱ تالار.
چگونگی ساخت
اگر زمین شناسی میدانید لابد نام سنگ کنگلومرا را شنیدهاید. این سنگ که در حال حاضر هم در ساختمان سازی استفاده میشود، پیِ پایههای این پل است. سنگفرش کنار پایههای پل فرسایش پل توسط آب را به حداقل رسانده است.
تقارن
در توضیحاتی راجع به مسجد شیخ لطفالله از میزان علاقهی هنرمندان و معماران گذشته و حتی کنونی گفتیم. اول بگویم که در کارشناسی تقارنها تفاوتهایی در آنها دیدهاند و به انواع مختلفی دستهبندیشان کردهاند. مثلاً انعکاسی، دورانی، انتقالی، محوری و…
تقارن موجود در این پل انعکاسی است. در این نوع بنا در دو طرف یک محور خاص، یکسان است و گویی منعکس شده است. انگار عکسش در آینه افتاده باشد. ضمن اینکه تقارن با تعادل و توازن و تناسب است که معنا و زیبایی پیدا میکند. و این موارد هم یقیناً در ساخت این پل در نظر گرفته شدهاند.
زیبایی
کاشیکاری که جزء جدانشدنی معماریهای اسلامی ایرانی بوده، در این بنا هم خوش درخشیده. به خصوص در ساختمان بیگلربیگی این کاشیکاری جلوهی بیشتری داشته (و دارد).
از زیباییهای اسبق این بنا فوارههای اطراف پل بوده که امروزه اثری از آن نمیبینیم!
ولی خوشبختانه دو شیر سنگی که یحتمل نماد سپاهیان بختیاری و محافظ اصفهان بوده هنوز در قید حیاتاند. تازه نزدیک به این مجسمه و شمال پل یک قبله نما به شکل خورشید هم هست!
از عجایب این پل این است گه اگر کسی در طبقهی پایین پل در جای خاصی (۳۹ درجه نسبت به افق) بایستد با ترکیب طاقها و دیوارهها متوجه شمعی میشوید که به صورت کامل یک شمع است و حتی اشکهای آن هم مشخص است!!!!
جنابانی که شما باشید! اگر از بالا هم به پل نگاه کنیم پل را مانند یک عقاب با پر باز میبینیم.
ملات
همانطور که دیده میشود آجر ملات ظاهری این پل است. ملات دیگری مانند چوب و سنگ و ساروج که پیش از این مفصلاً دربارهاش حرف زدیم در ساختمان این پل به کار رفته است.
شب و شور
مرسوم است که نوازندهها و آنهایی که صدایی خوش دارند شبها به این پل بروند و به آوازخوانی و نوازندگی مشغول شوند. شبهای خواجو حال و وصف عجیبی دارد و از دیدنیهای آن است.
بازدید از پل خواجو
ساعات بازدید: هر ساعتی
بهای بلیت: هیچ
آدرس: اصفهان، خیابان کمال اسماعیل، پل خواجو