از دوره صفویه تا کنون زیبایی و شهرت فرش زربفت و زربافت زبانزد عام و خاص بوده است. پس از فرش بهارستان، شاهان صفوی به دنبال تولید اثری چشم نواز که خاطرهای همچون فرش بهارستان را در نظرها تداعی کند، بودهاند.
پس از چندی موفق به تولید انواع پارچهها و فرشهای سیمین و زرین به نام زربافت شدند. فرشهای زربافت کالای صادراتی معروف دوران صفوی بودهاند و همانطور که از اسم آنها پیداست؛ در این فرشها به غیر از ابریشم از متریالهای طلا و نقره نیز استفاده میشده، که جلوه و درخششی چشم نواز و زیبا به آنها اعطا میکرده است.
زیبایی و رعنایی این فرش چنان بود که هر زمان اسم آن به گوش کسی میرسید، تصویری خیال انگیز و باورنکردنی در نظر او نقش میبست. حتی نگاه کردن طولانی مدت به این فرش حس تکراری بودن را ایجاد نمیکرد.
طلا و نقره چگونه با تار و پود این فرش آمیخته شدند؟
این فرشها دارای گلهای برجستهای هستند که اکثر قسمتهای غیر برجسته آن (همچون فرشهای سوف) گلیم بافی است. اما تفاوت اینجاست که، در قسمتهای گلیم باف ازچند دسته نخ سیم تاب به موازات هم استفاده میشد که رنگ این سیمها بسته به جنس مورد استفاده، طلایی، نقره ای و یا مسی کمرنگ به نظر میرسید.
تاریخچه فرش زربفت و زربافت
مردم ایران در گذشته از پارچه های زربافت علاوه بر تولید فرش در جلد کتاب، جلد قرآن، پاکت نامه و دیوارکوب ها نیز استفاده می کردند.
صنعت نساجی در زمان هخامنشیان در زمینه بافت پارچه های ابریشمی بسیار معروف بود و پس از یک وقفه دوباره در دوره ساسانیان به اوج رسید. در دوره ساسانیان در زمینه پارچه های زربافت پیشرفت زیادی وجود داشت و آثار خوبی خلق شد که در موزه های بزرگ دنیا نگهداری می شوند.
پس از این دوره هنر زری بافی مراحل پیچیده و سختی را طی کرد تا در دوره صفویه به جایگاه واقعی خود دست یافت و بسیار رونق پیدا کرد.
شاهان صفوی در این مهم بسیار نقش داشتند طوری که شاه عباس برای حمایت از این هنر از هنرمندان زریباف درخواست کرد تا به اصفهان مهاجرت کنند و در راستای جهانی شدن این هنر بکوشند و هنرمندان نیز در این دوره سنگ تمام گذاشتند و آثار خوبی را به وجود آوردند.
در دوره صفویه معروف ترین مراکز نساجی در شهرهای اصفهان، تبریز، مشهد، کاشان، رشت، قم، هرات و ساوه بودند که از بین آنها، اصفهان، کاشان و یزد شهرت بیشتری داشتند و محصولات چشم نواز تری را تولید میکردند.
همچنین احتمال دارد نام کشور لهستان را در پیرامون این اثر بیابید که مربوط به نمایشگاه بینالمللی پاریس( که در سال ۱۸۷۸ برگزار شد) میباشد. در این نمایشگاه اموال یک شاهزاده لهستانی (چارتوریسکی) به نمایش گذاشته شد که در میان اموال او یک فرش زربفت و زربافت زیبا وجود داشت که در آن زمان، اکثر مردم را به حیرت واداشت.
تولید نخ سیم تاب یا گلابتون
در فرش زربفت و زربافت از نخهای سیم تاب فقط در پود آن استفاده شده است و تارها و گلهای برجسته آن، همه از جنس ابریشم خالص میباشند که پرز ابریشم زیبایی منحصربه فردی به این ترکیب میبخشد.
برای تولید نخ سیم تاب، ورقههای نازک طلا و نقره را مقداری گرم کرده سپس آن قدر آنها را از میان غلتکهای فلزی عبور میدادند، تا به ضخامت موردنیاز میرسیدند. سپس با ابزار و قیچیهای مناسب، این ورقهها را به فرم دلخواه درآورده و به دور نخی ابریشمی میپیچیدند. ضخامت این نوارها بسیار ناچیز بوده و پهنای آنها چیزی حدود 0.3 میلیمتر است. لازم به ذکر است که نخ سیم تاب را گلابتون هم خطاب میکنند.
آزمایشهای انجام شده بر روی این سیم تابها، چگالی نقره را بیش از ۹۷ درصد نشان میدهد. همچنین الباقی را اکثرا طلا و یا ناخالصیهایی مانند سرب، سنگ معدن نقره تلفیق شده، تشکیل میدهند.
تاریخچه فرش ایران
کشور ایران از گذشته تا کنون یکی از برجستهترین مظاهر پیدایش و تکامل هنرهای پارچهای نقش و نگاردار در جهان می باشد. اولین شواهد تاریخی مربوط به پنج هزار سال قبل از میلاد است. آن زمان، در نواحی کردستان امروزی محققان درون ظرفی قطعهای پارچه یافتند و پس از آن (چیزی حدود ۳ هزار سال قبل از میلاد) طی عملیات حفاری در نزدیکی خوزستان امروزی، پارچه و همینطور ابزار نساجی چون دوک های نخریسی یافت شد.
صنعت بافندگی آوازهای بسیار کهن در تاریخ ایران دارد. تمامی دورههای تاریخی اعم از: هخامنشیان، ایلخانیان، سلجوقیان و البته صفویان (دوره تولد فرش زربفت و زربافت) در این زمینه فعالیت داشته و آثار خود را به مناطق گوناگون صادر کردهاند.
اما فرش زربفت و زربافت نسبت به اثرات تولید شده دیگر بسیار حیرتانگیز، زینتی و با ارزش بوده و شهرت آن بهخوبی حفظ شده است. امروزه میتوان بهترین نمونهها و اثرات آن را در موزههای هنری و پرمخاطب مشاهده کرد.
طریقه ساخت و یک علامت سوال بزرگ
جالب است بدانید که نامهایی چون زربفت و زریبافت از دیگر اسمهای این صنعت، و محصول نفیس بوده و معانی تمامی اینها همان ” پارچهای بافته شده از زر(طلا) ” است.
سوالی که هنوز کسی موفق نشده برای آن پاسخ شفافی ارائه دهد این است که باتوجه به قدمت دیرینه این صنعت،استفاده از الیاف سیم تاب چطور امکانپذیر بوده و مهم تر اینکه در ایام دور، چگونه به طلای 97 درصد خلوص دست یافتهاند؟ علاوه بر اینها، تمامی رنگهای به کار رفته در فرشها کاملا طبیعی بودهاند؛ رنگهایی برگرفته از طبیعت که اصطلاحاً به آنها رنگهای نباتی هم میگفتند. این رنگ ها معمولاً از برگ گیاهان یا تنه درختان یا قسمت های دیگری از گیاهان و طبیعت گرفته میشدند.
پوست گردو، زردچوبه، ریشه رناس، قرمز دانه، پوست انار، زعفران، برگ سماق، نیل و اسپرک، از رنگهای طبیعی مورد استفاده بودند که اطلاعات آنها به طور کامل موجود است.