قیمه نثار همه قزوین است در یک قاب

بیایید تخیلمان را به کار بیاندازیم و تصمیم بگیریم معادل غذایی قزوین را بسازیم. معادل غذایی یعنی اینکه بیاییم همه آنچه قزوین و روح حاکم بر آن و جان و جوهره‌اش را ساخته تبدیل به طعم‌ها و بوها کنیم و بعد چشم‌های آدمها را ببنیدیم، گوش‌هایشان را بگیریم و جای آن همه معادل تصویری و صوتی و لمسی که در بناها و کوچه‌پس‌کوچه‌ها و بین مردم قزوین می‌شود تجربه کرد، این معادل غذایی را بهشان پیشکش کنیم و از حس چشایی‌شان خواهش کنیم آنچه را دریافت کرده‌اند در قالب یک شهر تصور کنند. مطمئنم آنچه از دریچه ذهن آن آدمها می‌گذرد چیزی جز خود قزوین با تمام حال و هوایش نیست. اصلا مگر می‌شود قیمه نثار از شهری جز قزوین و از جایی جز آن باغستان‌های سنتی اطرافش بیرون بیاید؟

قیمه نثار
قیمه نثار

کافی است فصلی که درختان پسته‌ و بادام‌ و نارنج میوه داده‌اند در باغستان‌ّهای سنتی راه برویم. آن وقت است که می‌بینیم چقدر باغستان شبیه قیمه نثار است. انگار یکی از همان نگارگران مکتب قزوین آمده باشد و باغستان را در صفحه نگارگری‌اش استیلیزه کرده باشد. یعنی دقیقا همان ساده کرده نقوش و به همان شیوه‌ای که همیشه می‌کنند. فقط این‌بار صفحه نگارگری به جای کاغذ، بشقاب غذای ماست و آن چیزی که با تمام وجود آن همه زیبایی را حس می‌کند نه چشم‌هایمان بلکه کاممان است.

قزوینی‌ها چند خط قرمز دارند که هیچ‌وقت نباید در سفر به قزوین از آن عبور کرد. یکی از مهمترین‌هایش همین است که قیمه نثار شان را با پسته و بادامی جز محصول باغستان‌های اطراف قزوین درست کنی. همان‌طور که این خبط وخطا را در مورد باقلوا‌ها و شیرینی‌هایشان هم نباید بکنید.

بعد از باغستان که پسته و بادام و نارنج به قیمه نثار هدیه می‌کند، نوبت کمی شیرینی و عطر و رایحه است که آنها هم همان شیرین زبانی‌ها و حال هوای مردمش به خصوص قدیمی‌هایشان است که از وجود آن آدمها بلند شده و طعم و عطر شده و نشسته روی بشقاب غذا.

وقتی دم عید‌ّها در سعد‌السلطنه قدم می‌زنید یک بوی خوشبختی‌ای همه جا مشامتان را پر می‌کند. آن بو همان بوی شیرینی‌ها و باقلوا‌هاست که از کارگاه‌ها و مغازه‌های شیرینی فروشی بیرون می‌زند. آن بو هم به عنوان بخشی از آن چیزهایی که نوستالژی‌های قزوین را می‌سازد در قیمه نثار هست. با یک غلظت و قوتی هم هست که فرقی نمی‌کند کجای این کره خاکی قیمه نثار را نوش جان کنید، هر جا باشید به محض اینکه چشم‌هایتان را ببنید و مشامتان را از عطرش پر کنید سعد‌السلطنه را جلوی چشمتان می‌آورد.

قیمه نثار
قیمه نثار

خلاصه اینکه اگر روزی دلتان برای قزوین و زیبایی‌هایش تنگ شد یا اگر هیچ‌وقت نتوانستید سری به قزوین بزنید و فقط می‌خواستید تصور کنید آنجا چه شکلی است، کمی پسته و بادام و پوست نارنج قزوینی، کمی گوشت اعلای گوسفندی، چند قاشق ادویه نثار پلو، کمی زرشک، چند مثقال زعفران و چند پیمانه برنج ارگانیک ایرانی تهیه کنید، یک کتاب آشپزی جلویتان باز کنید، یک قطعه از قمرالملوک وزیری قزوینی بگذارید و دست به کار شوید.

نتیجه هرچه که شد با قوه تخیلتان در آمیزیدش و نوش جان کنید. چیزی که می‌چشید و می‌بویید همه قزوین است در یک قاب.

بحث درباره این مقاله را شما آغاز کنید!

این مقاله را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید
مشترک شوید
اطلاع از
guest
0 نظرات
Inline Feedbacks
View all comments