از آنجایی که خانهی جلال و سیمین، این دو ادیب معاصر به تازگی با عنوان «خانهی ادبیات» در تهران بازگشایی شد، در این گزارش به بررسی زندگی و سرنوشت این خانهی جلال میپردازیم. با ما همراه باشید.
سیمین دانشور و زندگی عاشقانهاش
بانوی ادیب، باذوق، تحصیلکرده و بااحساسِ شیرازی، سیمین دانشور در سال 1300 به دنیا آمد و در چهلوهشت سالگی با نوشتن داستان سووشون ثابت کرد که زنان میتوانند به طور حرفهای نویسندگی کنند، دنیای داستان را رنگ تازهای ببخشند و حتی در جهان نیز به شهرت برسند؛ چنانکه این اثر سیمین به 17 زبان ترجمه شد. برخی معتقدند سیمین دانشور جسارتی را درآغاز نثر به خرج داد که فروغ فرخزاد در آغاز نظم.
ازدواج سیمین و جلال آل احمد به دلیل تفاوتهای خانوادگی و فرهنگی دو خانواده، ازدواجی جالب توجه است. اما به دلیل خوشفکر بودن این دو نویسنده، زنانگی سیمین و اهمیت جنس نادیده گرفته شدهی زن در جامعه برای جلال این ازدواج عاشقانه شکل گرفت و در خانهای که گفته میشود قسمتهایی از آن در سال 1331 با دستان جلال ساخته شد، پایدار ماند. خانهی آجری دوطبقه و دونبش با در چوبی یشمی رنگ در ذراشیب، پیچ کوچهی رهبری و بنبست ارض.
خانهی ادبیات
پس از بدقولی دوسالهی شرکت توسعهی فضاهای فرهنگی تهران برای دعوت از میراثفرهنگی در روند مرمت این خانهی تاریخی که در فروردین 93 به شهرداری فروخته شده بود تا به «خانهی ادبیات» تبدیل شود، تمام وسایل خانه تخلیه و به اتاق معاونت فرهنگی و اجتماعی شهرداری منطقهی یک تهران برده شد تا پس از انجام مرمت به جای خود بازگردانده شوند. اما پس از گذشت دو سال میراث فرهنگی حتی از این موضوع و روند مرمت اطلاعی نداشت. بالأخره بعد از گذراندن مراحل قانونی و مرمت این خانهی بزرگ 420 متری به مجموعهای با کاربری عمومی، یعنی موزه تبدیل شد.
پس از گذشتن از در سبز رنگ این خانه به سبزیِ تازهای میرسیم؛ و آن درختان و گیاهان حیاط این خانه است که از همان ابتدا طراوت بیمانندش را به رخ میکشد. در این حیاط آبانباری قدیمی به چشم میخورد که در روند مرمت پیدا شده و حالا برای بازدید آماده است. هر چشمی که به آن فضا بخورد میتواند معماری زیبا و تماماً ایرانی این خانه را ببیند و درک کند. از حوض آبی وسط حیاط چه چیز جز جلوهگیری میتوان انتظار داشت؟ و الحق که این حوض کوچک این وظیفه را به خوبی انجام داده است.
کنار حیاط نیز به رسم این روزهای بناهای تاریخی کافهای کوچک برپا کردهاند. از سه پلهی کوتاه قد و عریض بالا رفته و بعد از گذر از در شیشهای، به سومین سبزِ خانه میرسیم؛ و آن مبلهای پارچهای و کلاسیک اتاق است که با پرده و فرش قرمز ترکیبی شاهانه و زیبا ایجاد کرده است. کتابخانهی سفید و پر از کتاب سالن پذیرایی به دیوارها و سقف سفید عظمتی نو دادهاند. دیوارها با تابلوهای نقاشی از چهرهی سیمین و چند تابلوی رنگوروغن و چند عکس خانوادگی تزئین شدهاند.
فضای خانه پر است از سادگی که با فضاسازی و نورپردازی مسئولان مرمت زیبایی دوچندانی یافته. فضای پاتوق مانند کوچکی که گویا محل کار و مطالعهی جلال بوده، یکی از زیباترین قسمتهای خانه است. اتاق کار سیمین دانشور باوجود سادگی بسیار با سلیقه چیده شده است و پر است از عکسهای زیبا و خاطره انگیز.
خانهی جلال آل احمد و سیمین دانشور حتی اگر بدون هیچ وسیلهای بود باز جنبههای دیدنی داشت، اما چه بهتر که میتوان وسایلی را دید که روزگاری توسط دستان آن دو ادیب لمس و استفاده شده است؛ چرخ خیاطی، حلقههای ازدواج، قلم، کتابها، ظروف، عصا و … .
خانهی جلال دقیقاً در خیابان شریعتی، حدفاصل خیابان شهید برادران واعظی و میدان قدس، خیابان شهید تقی رفعت کوچه بیژن نبش بنبست ارض، پلاک ۱۶ قرار دارد، در ۸ اردیبهشت، سالروز تولد سیمین دانشور افتتاح شد.
گفتنی است که در ابتدای خیابانی که به خانهی آنها ختم می شود، خانهی نیما یوشیج، شاعر سرشناس ایرانی قرار دارد و آن محل محل گذر چهرههای فرهنگی بسیاری بوده است. خانهای که زمانی برای دانشور یادآور خاطرات زندگی آنها در کنار خانوادهی یوشیج بود و اگر تلاشهای او نبود شاید خانهی نیما سالها پیش تخریب میشد. هرچند بسیاری از علاقهمندان و مسئولین برای اجرای کار مشابه خانهی سیمین و جلال برای خانهی نیما تلاش میکنند، هنوز هیچ اقدامی در جهت مرمت آن خانه انجام نشده است.