«بازی کردن» همواره یکی از سرگرمیهای انسان بوده و یکی از فعالیتهایی است که توانسته کودکان و بزرگسالان را به هم نزدیکتر کرده و بین آنان پیوند ایجاد کند. بسیار میبینیم که در رویدادهای گردشگری انواع فعالیتهای محلی مانند نواختن موسیقی، رقص، پختوپز، ساخت صنایع دستی و … به نمایش گذاشته میشوند. اما بازیهای بومی ایران مهجور واقع شدهاند.
خاطره بازی
از آنجایی که برخی بازیها برای بزرگسالان زنده کنندهی خاطرات خوش کودکیشان است، با نمایش آن به گردشگران ایرانی و شرکت دادن آنان در بازیها میتوان اوقات خوشی را برایشان به وجود آورد. این کار برای آشنا کردن گردشگران خارجی با بازیهای بومی نیز لازم است؛ به آن دلیل که بسیاری از تفکرات و هنرهای محلیِ ایرانی در این بازیها جلوهگر شدهاند.
علاوه بر آنکه ایرانیها بازیهای مشترک بسیاری دارند، در نقاط مختلف ایران نیز بازیهای خاصی طراحی و بازی شده است و این به دلیل گستردگی اقلیمی و قومی ایران است. حدود 150 نوع بازی در ایران وجود دارد که در این سالها با بخش زیادی از آن بیگانه شدهایم.سازمان يونسكو اهتمام ويژهاى نسبت به احياى بازيهاى بومى و ملى كشورهاى مختلف داشته است و این نشان از اهمیت این موضوع دارد.
آشتی با بازیها
همانطور که گفته شد یکی از راههایی که میتواند زمینهساز این آشنایی باشد، نمایش این بازیها در رویدادهای گردشگری است. به این صورت که در غرفههای فضای بستهی هر شهر محلی برای انجام بازیهایی که به فضای باز نیاز ندارند اختصاص داده شوند و با دعوت از بازدید کنندگان بازی به آنان معرفی شود تا در صورت علاقهی فرد در بازی مشارکت کند. این کار در فضای باز هم به همان صورت با معرفی بازیهای دیگر انجام شود. پس چه بهتر که در کنار معرفی مکتوب این بازیها برای نمایش هرچه بهتر آن تلاش کنیم. در زیر به معرفی تعدادی از بازیهای بومی ایران میپردازیم؛
آسیاب بچرخ
این بازی یکی از بازیهای مشترک در شهرهای مختلف ایران است که دختران به آن علاقهی بیشتری دارند. ابتدا شركتكنندگان دستهاى يكديگر را گرفته و حلقهاى را تشكيل مىدهند، يكى از بازيكنان كه غالباً از همه بزرگتر است، نقش استاد را بازى مى كند و با ريتمى آهنگين مىگويد: «آسياب بچرخ» و حلقه مىگويد: «مى چرخم» و با سرعت شروع به چرخيدن مىكنند تا آنجا كه تعادلها به هم بخورد. استاد دوباره مىگويد: «آسياب بشين» و حلقه میگوید: «مىشينم» سپس استاد و حلقه گفتوگويى آهنگين را ادامه میدهند؛
_آسياب پاشو
_پا نمىشم
_جون خاله جون
_پا نمىشم
_جون عمه جون
_پا نمىشم
_قفل چمدون
_پا نمىشم
_تو رو خدا جون
_پا میشم.
_آسياب بخواب
_مىخوابم
و سر خود را خم كرده و چشمهاى خود را مىبندند.
_آسياب صندلى بساز.
افراد حلقه، يك پاى خود را بالا آورده و حالت نشسته روى صندلى مىگيرند.
در آخر استاد مى گويد:
_آسياب بچرخ
همگى مى چرخند و در حالى كه حركت خود را سرعت مى بخشند مىخوانند و تكرار مىكنند:
آسياب تندترش كن، تندتر و تندترش كن.
الک دولک
در تمام مناطق ايران رواج دارد و به همین دلیل در هر شهر قواعد مختلفى دارد. شركت كنندگان که عموماً پسران هستند، به دو دسته تقسيم میشوند. تيم آغازكننده به قيد قرعه انتخاب مىشود. سرتيم دستهی اول، به وسيله چوبى به طول حدوداً 80 سانتيمتر (اَلَك)، چوب كوچك (دولَك) را به سمت تيم مقابل پرتاب مىكند و الك را در كنار محل پرتاب مىگذارد.
دستهی مقابل سعى مىكند چوب دولك را در هوا بگيرد. در اين صورت، بازى به نفع آنها تمام مىشود و گروهها جابجا مىشوند. در غير اين صورت، يك نفر از گروه دوم چوب دولك را برمىدارد و به سمت الك پرتاب مىكند و سرتيم گروه اول سعى مىكند دولك را در هوا بزند. اما اگر نتواند مانع به زمين افتادن دولك شود، اين بار نوبت آن بازيكن تمام شده و بازى را به يكى از ياران گروه خود واگذا ميكند.
پس از برنده شدن، هر عضو تيم برنده با الك، دولك را روى هوا ميزند (مانند عمل روپايى در فوتبال). هر تعداد ضربه كه بتواند به دولك بزند به همان تعداد مىتواند توسط الك، دولك را به دورتر پرتاب كند. همهی اعضا اين كار را كرده و پشت سر هم دولك را به منطقهی دورتر مىبرند. افراد بازنده بايد از آخرين نقطه، تا نقطهی شروع بازي، افراد برنده را كولى دهند.
ختر یا خروس جنگی
اين بازى با نامهاى يك لنگه پا، الخترك، الختور، رمازا نيز معروف است و در اغلب نقاط ايران رواج دارد. بازى الختر يك بازى هيجانى و ساده است. ابتدا شركتكنندگان به دو گروه تقسيم مىشوند و هرگروه يك نفر را بهعنوان سالار انتخاب مىكند.
سالار افراد را يك به يك به ميدان مىفرستد. افراد بايد يك پاى خود را با دست بگيرند و با حالت لىلى وارد ميدان شوند و سعى كنند با ضربه زدن با سينه يا دست و يا جا خالي دادن، تعادل حریف را به هم بزنند و يا پاى او را از دستش خارج كنند. برنده بايد از ميانهی ميدان گذشته و خود را به محل استقرار تيم حريف برساند. اگر در حين مبارزه تعادل فرد بههم خورده به زمين بخورد و يا پايش را زمين بگذارد و يا پايش از دستش خارج شود بازنده است و از بازى حذف مىشود.
برندهی نهايى تيمى است كه بيشترين افراد را به محل استقرار تيم حريف رسانده باشد. در نوع ديگرى از اين بازى، از هر تيم فردى به عنوان داماد انتخاب مىشود و همه افراد با هم وارد ميدان شده و مبارزه میکنند. در اين شكل، تنها دامادها هستند كه بايد خود را به تيم مقابل يا اصطلاحاً دروازه برسانند. در برخي نقاط، افراد به صورت دست به سينه وارد ميدان شده و به مبارزه مشغول ميشوند كه اين حالت را خروس جنگي مينامند.
بالا بلندی
شركت كنندگان به قيد قرعه، يك نفر را به عنوان گرگ انتخاب مىكنند كه بايد دنبال بچههاى ديگر بدود و آنها را بگيرد. وقتى گرگ به يكى از بچهها نزديك شود او بايد روى يك بلندى كه يا از پيش معين شده و يا هر بلندى ديگر برود و تا وقتى روى بلندى است گرگ نمىتواند او را بگيرد. اگر گرگ، کسی را پيش از رفتن روى بلندى بگيرد، او گرگ مىشود و كار او را دنبال مىكند. وقتى گرگ دنبال افراد مىدود، ديگران شعر و يا رجز مىخوانند و در عين حال دقت ميكنند كه گرگ ناگهان هدفش را عوض نكند و آنها را نگيرد:
گرگ بازى تنبلى هرگز مكن / جان من! خود را به گوشه كز مكن
در محيطهاى باز، مانند دشت و صحرا ممكن است به جاى بلندى، افراد با گچ يا زغال، دايره يا مربعى بكشند و درون آن را جاى امن اعلام كنند.
تازادان انزلی
به قيد قرعه يك نفر انتخاب شده و خم ميشود تا بقيه افراد از روى او بپرند. اين بازى دوازده مرحله دارد كه در هر مرحله فرد پرنده بايد حين پريدن جملهی مشخصى را گفته و عملى طنزگونه و يا مهارتى انجام دهد.
نفر اول تا سوم فقط جملات را ميگويند، نفر چهارم با گفتن جملهی خود يك ضربه نيز ميزند. پنجمى يك سنگ روى كمر فرد ميگذارد، ششمى يك دست ميپرد و سنگ را بر ميدارد، نفرات هفتم، هشتم و نهم هنگام پريدن حركاتى مانند فشار آوردن، ايستادن و تكان دادن را انجام ميدهند، نفر دهم هنگام پريدن يك كلاه روى كمر فرد ميگذارد، يازدهمى بايد طورى بپرد كه كلاه نيفتد، نفر دوازدهم بعد از پرش، كلاه را برداشته پرتاب ميكند و همگي فرار ميكنند. شخص خم شده به دنبال كلاه رفته و آن را برداشته و سه دور، به دور خود ميچرخد و به دنبال افرادي كه فرار كردهاند ميرود و كلاه را به سمت آنها پرتاب ميکند. کلاه به هر كسي خورد آن شخص نوبت خم شدنش ميشود و مراحل براي او تكرار ميشود.
اين بازى در مناطق مختلف داراى قواعد و ادبيات متفاوتى شده و غير از شكل تك خرك، در شكل چند خرك نيز انجام مىشود.
ترنا بازی (کمربند بازی)
اين بازى تقريباً در بيشتر نقاط روستايى و عشايرى ايران و با نامهاى مختلفى رواج دارد. ابتدا به تناسب تعداد بازيكنان، دايرهاى روى زمين كشيده ميشود، سپس شركت كنندگان به قيد قرعه، به دو گروه تقسيم میشوند. يك تيم داخل دايره و تيم دوم اطراف دايره مىايستد. گروه داخل دايره، ترناها و يا كمربندها را به صورت افقى با فاصلهی مساوى طورى قرار مىدهند كه يك سر ترنا بر روى خط دايره و سر ديگر ترنا به طرف مركز دايره باشد.
هر فرد بايد براى محافظت از ترنا، پاى خود را روى آن بگذارد و يا با رساندن پاى خود به پاى افراد بيرونى آنها را بسوزاند.گروه بيرونى نيز بايد يا ترنا را بربايند و يا افراد داخل دايره را بيرون بكشند. اگر يك ترنا به دست تيم بيرونى بيفتد سعى ميكند با ضربات ترنا به پاى افراد داخل دايره، آنها را وادار به عقب نشينى كرده و بدون اينكه پاى حريف به آنها بخورد، ترنا و يا افراد بيشترى را به بيرون بكشد. اگر پاى افراد داخل دايره به پاى يك فرد خارج از دايره برخورد كند، تيم بيرونى بازنده شده و بايد جاى دو تيم عوض شود.