به بهانه پیدا شدن نامه های 150 سالهای که هرگز باز نشدهاند به دختر بزرگ امیر کبیر ایران تراول تصمیم گرفت تا مطلبی در مورد سرنوشت دختران امیر کبیر برای شما روایت کند.
پیچیدگی و درهم تنیدگی زیادی در خاندان قاجار وجود داشت و در این میان دختران امیر کبیر هم نفوذ زیادی در دربار پیدا کرده بودند. به بهانه نامههای تازه پیدا شده میتوان کمی بیشتر، حال و هوای این خاندان در آغاز دوران مشروطیت درک کرد.
ناصرالدین شاه که در سفر میان تبریز تا تهران مرید امیرنظام میشود، در نخستین حکمی که پس از تاجگذاری میدهد، میرزاتقیخان فراهانی را با لقب اتابکاعظم به عنوان صدراعظم منصوب میکند. او همچنین برای به دست آوردن بیشتر دل این صدراعظم جدی و کاربلد، هم لقب امیرکبیر به او داد و هم تنها خواهر تنیاش را به عقدش درآورد.
ام الخاقان دختر بزرگ امیر کبیر
این نامه به ام الخاقان نوشته شده پس بهتر است اول او را بهتر بشناسیم؛نخستین بخش از زندگی امخاقان را شکل میدهد. در نامهای که امیرکبیر به ناصرالدین شاه میفرستد، خبر تولد نوزاد دختری را به او اعلام میکند؛ دختری که به نظر میرسد بسیار سخت به دنیا آمده و مادر را آنطور که امیر نوشته، زحمت زیادی داده است: «قربان خاکپای همایون مبارکت شوم. دستخط همایون زیارت شد. احوال این غلام را استفسار فرموده بودید از تصدق سر سرکار همایون٬ خوب و مشغول دعاگویی هستم. ملکزاده دیشب بعد از زحمت زیاد و بیخواب ماندن همه٬ یک نفر کنیز برای خانهزادی قبله عالم روحنا فداه زاییدند.»
تاج الملوک معروف به امالخاقان ملکه دوره مظفرالدین شاه قاجار بود و محمدعلی شاه فرزند اوست. پس از اینکه محمد علیشاه را در تبریز به دنیا آورد به ام خاقان معروف شد.
ام خاقان دختر بزرگ امیر کبیر بود و مادرش خواهر ناصر الدین شاه قاجار، یعنی خون قاجار و خوش نامی وزیر که دلیل خوبی شد تا همسر شاه آینده یعنی مظفر الدین شاه و مادر شاه بعد از او یعنی محمد علی شاه باشد.
ام الخالق زندگی پر فراز و نشیبی داشت که اصلا به دور از حاشیه نبود. اون بعد از آنکه سه فرزند برای مظفر الدین شاه آورد از او جدا شد و سه بار دیگر ازدواج کرد که هیچ کدام دوامی نداشت، ولی رابطهاش با پسرش محمد علی شاه هرگز قطع نشد.
در زمان مشروطیت تمام روزنامه نویسان برای تخریب محمد علی شاه از او بدگویی کردند و نسبتهای غیر اخلاقی به رابطه مادر و فرزندی اش دادند. و زمانی که محمد علی شاه را به تبعید فرستادند در تهران و در سفارت روسیه همراه نوه کوچکش یعنی آخرین پادشاه قاجار ماند و در آخر بعد از زیارت عتبات عالیات در قصر شیرین بیمار شد. از دنیا رفت و رازهای بزرگ یکی از تاثیر گذارترین زنان قاجار و یکی از دختران امیرکبیر را با خود از این جهان برد.
این نامهها در یکی از خانههای قدیمی اصفهان در محلهای که پشت میدان امام قرار دارد، پیدا شده است که حدود ۱۱۰ سال است که باز نشدهاند. این نامهها ازجمله نامههای اخوانیات است. اخوانیات نامههایی هستند که برای سلام و احوالپرسی نوشته میشود که یک شخص برای دوستان و آشنایان خود مینویسد.
این نامه در میان آشغالها و مخروبهها پیدا شده است. باتوجه به آنکه این نامه سر بسته است این احتمال وجود دارد که اصلا ارسال نشده باشد چراکه این احتمال وجود دارد که در آن زمان خبر فوت ام الخاقان رسیده و فرسنده از ارسال این نامه منصرف شده است.
منبع خبر نامه تازه کشف شده
همدم الملوک دختر کوچک امیر کبیر
از خلال نامههای امیرکبیر به ناصر الدین شاه است که متوجه میشویم تاجالملوک هنوز شیرخواره است که ملکزاده خانم فرزند دیگری را باردار است؛ فرزندی که هرچند امیر آرزو میکند غلام خانزاد شاه شود اما دختر دیگری میشود که بعدها نامش به عنوان همدمالملوک ثبت میشود.
بعد از ترور ناصر الدین شاه جانشینی او به جنگی تمام عیار در خاندان قاجار تبدیل شد. شاید مرگ سلطان صاحب قران پیروزی بزرگی برای شاهزادهها بود و هرکس متناسب با نفوذ و قدرتش سهم و غنیمت میخواست. در این بین مظفرالدین میرزا که در دیار ولیعهد نشین تبریز کسب تجربه کرده بود و سلطان مسعود میرزا معروف به ظل السلطان، بزرگترین پسر ناصر الدین شاه رقابت تنگا تنگی وجود داشت. شاه کلید پیروزی اما اصالت قاجار بود.
مادر ظل السلطان یک زن صیغهای بود، اما مظفر الدین اشراف زادهای بود که سه برادر بزرگترش در کودکی مرده بودند و بزرگترین پسر اصیل زاده ناصر الدین شاه بود که 40 سال در تبریز ولیعهد بود. در آن زمان شاهزادگان قاجاری برای یادگیری فنون حکومت در تبریز مشق حکومت داری میکردند.
دختران امیرکبیر هم به واسطه خوشنامی پدر و خون قجری مادر در این جنگ قدرت وارد شدند و دختر بزرگتر به مظفردین شاه و دختر کوچک تر به ظل السلطان رسید.
همدم الملوک عمر زیادی ندارد و در جوانی در اصفهان فوت میکرد و مقبره زیبایی در محله بازار حسن آباد و در یک امام زاده قرار دارد.