آینه را تو دادهای پرتوی روی خویشتن ور نه چه زهره داشتی در نظرت برابری
نسخهی چشم و ابرویت پیش نگارگر برم گویمش این چنین بکن صورت قوس و مشتری
عشق و دوام عافیت مختلفند سعدیا هر که سفر نمیکند دل ندهد به لشکری
نگارگری هنر تعالی روح! برخلاف دیگر نوشتههایم که از شوخی و طنز خالی نیست، این نوشتار را ناخواسته ادیبانه شروع کردم! زیرا که دیدن این هنر و خوانش مطالبی راجع به آن خودبهخود مرا به حالتی دیگر برد! حالتی که دیر یا زود گریبان شما را هم خواهد گرفت.
حضرت سعدی چه فرمود؟
میفرماید که تو خودت زیباییات را به آینه نشان دادی، وگرنه او جرئت نداشت ادعا کند شبیه توست.
سپس میگوید که نسخهای از چشم و ابروی معشوق زیبا را پیش نگارگر برده تا به او بگوید اگر خواستی قوس و مشتری را بکشی از روی این چشم و ابرو بکش.
بیت بعدی هم که نیاز به تفسیر ندارد
قوس و مشتری
در علم نجوم که کمکم به ادبیات هم راه پیدا کرد گردهی آسمان را به دوازده قسمت تقسیم میکنند. که به هر کدام یک برج فلکی میگوییم. برج قوس و مشتری هم دو تا از این برجها هستند. برج قوس نهمین برج این گرده است و کمان هم نامیده میشود. (که در شعر یادآور ابروی معشوق است) مشتری هم بزرگترین سیارهی منظومه شخصی و بسیار روشن است. (که در شعر به بزرگی و روشنی چشم معشوق اشاره دارد.)
از مبحث اصلی دور نشویم؛
نگارگری
نگارگری نقاشی اصیل چند کشور شرقی است. که ایران هم جزء مهمی از آن است. نگارگری در میان مردم به مینیاتور شهرت دارد، ولی در اصل با آن متفاوت است. نگارگری در هر دوره با توجه به رنگها، حالت چهره، لباس، معماری، پشت صحنه (بکگراند) و … مکتبهای مختلفی دارد که در ادامه توضیح داده خواهد شد.
وجه تسمیه
در نامگذاری این هنر دلایل مختلفی ذکر شده است. که به چند مورد آن اشاره میکنیم.
در فرهنگهای مختلف نگار (نگاریدن و نگاشتن) به معنی نقاشی و کشیدن آمده است.
و مورد بعدی آنکه در عرفان خداوند را نگار و معشوق آسمانی و در ادبیات نگار را معشوق زمینی میگویند. و به تصویر درآوردن این دو نگار که همه رو به سوی آن دارند به نگارگری شهره شد.
نگارگری ایرانی
نگارگری در ایران شاخصههایی دارد:
بُعد در آن هست، اما پرسپکتیو وجود ندارد. تا دورهای که بهزاد شروع به وارد کردن پرسپکتیو در نگارگری میکند و این کار با استاد فرشچیان به اوج خود میرسد.
همه چیز آرمانی به تصویر کشیده میشود، نه واقعی! حتی بسیاری از پرندگان، حیوانات و گیاهان در واقعیت وجود ندارند.
مهمتریم ویژگی آن است که در نگارگری ایرانی قلمگیری وجود دارد. یعنی با یک رنگ که معمولاً سیاه است دورتادور طرح رو دورگیری میکنن. رضا عباسی در دورهی صفوی این دورگیری را شبیه به خوشنویسی میکند. یعنی یک دست و با ضخامت یکسان نیست و در جاهای نازک و ضخیم میشود.
بیشتر چهرهها سهرخ هستند. و بقیهی حالتها بهخصوص تمامرخ کمتر دیده میشود.
پیکر زنان و مردان شبیه به هم است.
آغاز نگارگری
نگارگری برای تصویر سازی قصص قرآنی از زمان حملهی مغولان یعنی قرن ۷ تا ۱۲ هجری باب شد و ادامه یافت. علاوه بر تصویرسازی، از این هنر برای زیبایی دادن به حاشیه و جلد و میان سطرها هم استفاده میشد. پس از سقوط عباسیان و نفوذ خلافت اعراب و مسلمانان به ایران، در قرن ۹ و ۱۰ این هنر به ایران راه یافت. پس از مدتی یعنی در دوران صفوی که ایرانیان هنر صحافی را اجرا کردند، برای زیباسازی جلدها از هنر تذهیب و نقاشی و نگارگری هم استفاده کردند. و این هنر رسماً به نقاشی ایرانی وارد شد.
مکاتب نگارگری
- مکتب سلجوقی
- مکتب بغداد یا (عباسی)
- مکتب تبریز اول (یا مغول)
- مکتب شیراز اول
- مکتب جلایری
- مکتب شیراز دوم
- مکتب هرات
- مکتب بخارا
- مکتب قزوین
- مکتب تبریز دوم یا صفوی یا اصفهان
- مکتب نقاشی قاجار
- نگارگری قاجاری
- نقاشی قهوهخانه
در ادامه به معرفی اجمالی برخی از مهمترین این مکاتب میپردازیم:
مکتب بغداد
این مکتب، مکتب مصورسازی کتابهای خطی در دورهی عباسیان است. بهخصوص آثاری که در پایتخت عباسیان یعنی بغداد بوده. این مکتب را نمیتوان مکتبی ایرانی دانست. بلکه آن را جهانی میدانند؛ زیرا تحت تأثیر هنر بیزانس و در استیلای هنر ساسانی است.
ویژگیهای نگارگری مکتب بغداد
زیبایی و سادگی
شباهت چهرهها به نژاد سامی (چشم کشیده و بادامی، صورت گرد و ریش انبود)
لباسهای چین و شکن دار
وجود درخت یا شاخهای از درخت به علامت طبیعت
پس زمینهی ساده یا بدون رنگ
فضاسازی فراخ
رواج قلمگیری
مکتب هرات
این مکتب یکی از درخشانترین دوران نقاشی ایران است. در این مکتب نگارگری و تذهیب به حد اعلای خود رسید.
ویژگیهای نگارگری مکتب هرات
- ترکیب بندی نزدیک به معماری
- ایجاد تعادل بین تصویر و متن کتاب
- کوچک شدن پیکرهها
- ظریف و دقیق شدن پیکرهها
- تنوع بیشتر طراحی پیکرهها
- واقع گرا شدن طراحی حیوانات و گیاهان
- استفاده از طبیعتگرایی و در عین حال دور نشدن از تزئین
- غنی شدن رنگها و نگارهها
- ترکیب علمی رنگها
- افزایش استفاده از رنگ طلایی و سفید و کاهش استفاده از رنگ قرمز
معروفان این مکتب
کمالالدین بهزاد که چیزهدستیاش در ترسیم تصاویر و خطور به همراه هماهنگی و نرمی و آرامش او به به یکی از بزرگترین نقاشان تاریخ بدل کرده.
مولانا خلیل معروف به مانی ثانی
نگارگری اصفهان
این مکتب مربوط به دورهی سلطنت شاه عباس است تا پایان حکومت صفوی (قرن 11 هجری). این دوره از زمانی آغاز شد که شاه عباس در ۹۷۷ هجری شمسی پایتخت صفویان را به اصفهان منتقل کرد و بعد از شاه عباس تا پایان دورهی صفویه ادامه داشت. بنیانگذار مکتب اصفهان میرداماد است. وقتی شاه عباس دستور ساخت بناهای مجللی را داد این مکتب به وجود آمد. در آن زمان شاه عباس با غربیها رابطه داشت و همین موضوع باعث شد که نگارگری ایرانی از موضوعات نقاشی غربی تأثیر پذیرد. فرنگی سازی و گل و مرغ و نقاشی پشت شیشه مربوط به این دوران است.
ویژگیهای نگارگری مکتب اصفهان
- وجود موضوعات غربی
- چهره نگاری
- تکچهره نگاری
- طبیعت گرایی
- استفاده تکرنگ
- گسترش قلمگیری
- لباس فاخر انسانهای طراحی شده
معروفان این مکتب
رضا عباسی: او سبکی را ابداع کرد که در دو دههی بعدی تأثیر بسیاری در چهرهنگاری ایران داشت.
محمد زمان که نقاشیهای الهام گرفته از نقاشی اروپای مسیحی دارد.
نگارگری در آثار تاریخی
نقاشی کشیدن بر روی دیوارهای آثار یکی از تزئینات مهم بناهای تاریخی است. در بیشتر این نقاشیها از رنگهای طبیعی استفاده میشد.