مدتی است که در بخش دولتی توجه ویژهای به حوزه گردشگری میشود و این توجه مانند اکثر توجهات دولتی بیشتر سمت و سوی سند، چشم انداز و برنامه دارد و هیچ چیز این سندها را مانند نام «دهان پرکن» مهم جلوه نمیدهد. امروز و در این مقاله میخواهم کمی در مورد سند چشم انداز گردشگری در کشورمان صحبت کنیم، مشکلاتش را بررسی کنیم، راهکارهای سادهای ارائه کنیم و به نمونهای از این طرح های توسعه گردشگری نگاهی داشته باشیم.
وظیفه سند چشم انداز در صنعت گردشگری
وظیفه سندهای چشم انداز در حوزه گردشگری این است که ظرفیتهای شهر را به سمت اهدافی که در حوزه گردشگری شهر و استان تعیین شده هدایت کند و در واقع سنگ محک و تابلوی راهنماییای باشد برای ارزیابی و هدایت پروژههای گردشگری تا همه فعالین این حوزه در جریان برنامههای کلان قرار گیرند و خود را با آن همسو کنند. تا هم خود در جریان این مسیر برد کنند و هم کمک کنند تا شهر به چشم انداز مطلوبش برسد.
سند چشم انداز ملی و منطقه ای
سند چشم انداز گردشگری معمولاً از پس یک آینده نگاری در سطح ملی یا منطقهای میآید و حاصل آن نیز سندهای ملی یا منطقهای را به دنبال دارد. ارتباط آیندهنگاریهای ملی و منطقهای در کشورهای مختلف بر اساس نوع حکومت و شیوههای تقسیم قدرت ازنظر نهادی و فضایی متفاوت است. در کشور ما برنامه جامعی برای چشم انداز گردشگری در سطح کلان ملی وجود ندارد و این دلیلی شده تا هر استان یا منطقه برای خود به دنبال تدوین چشم انداز باشد.
ضعف های سند چشم انداز گردشگری در کشور
چشم اندازهای گردشگری نیاز به مطالعات بسیاری در حوزه نقاط قوت و ضعف و تهدیدها و فرصتها در این حوزه دارد تا از دل آن برنامه و استراتژی برای رسیدن به چشم انداز مطلوب تهیه شود و این سطح از تحقیق و برنامه ریزی از توان بسیاری از شهرها و مناطق کشور ما خارج است و نیاز به سندی بالا دستی در سطح ملی دارد تا مناطق و استانها را در تدوین این سندها یاری دهد.
معمولاً نوشتن این سندها حدود یک سال زمان میبرد و تا زمانی که اجرایی نشود هیچ مزیتی برای استان نخواهد داشت. و از آنجایی که عمر مدیریتی خصوصاً در حوزه گردشگری در کشور ما بسیار پایین است این سندها در دست به دست شدن مدیریت از یاد میروند و تبدیل به کتابچهای در اتاق مدیریت میشوند.
مهم است که این سند را چه کسی تدوین میکند و چه کسی اجرای آن را بر عهده دارد. در واقع سند چشم انداز گردشگری آمده تا همه اورگانها را با هم در حوزه گردشگری همسو کند و این موضوع یعنی باید تمام فعالین و تصمیم گیران حوزه گردشگری در تدوین آن سهیم باشند. که به طور معمول این شرایط در کشور ما رقم نمیخورد و باعث میشود بعد از تدوین سند و در مرحله اجرا موانع زیادی در راه اجرای آن از سوی نهادهایی مانند میراث، شهرداری، امامان جمعه، ستاد امر به معروف، نیروهای انتظامی و.. بر سر راه آن قرار گیرد.
عمر سندهای چشم انداز در کشور ما بسیار پایین است و برای مثال از سال 2018 تصمیم به ارائه سند 2020 میگیریم و یک سال برای تدوین آن صرف میکنیم و در یک سال انتظار داریم به اهداف این سند دست پیدا کنیم. برای مثال شهر بارسلون در سند چشم انداز گردشگری 2020 خود از سال 2009 شروع کرده است. سند چشم انداز گردشگری بارسلون را در این مقاله مطالعه کنید.
نگاهی به سندهای چشم انداز گردشگری در ایران
از دو سال گذشته تعدادی از استانها دو تاریخ جذاب میلادی و شمسی را برای خود به عنوان چشم انداز گردشگری انتخاب کردهاند. یکی سال 2020 میلادی که یک رویداد بین المللی است و تعداد زیادی از کشورها مانند ایران برای این سال جذاب برنامه ریزی کردهاند و دومی آغاز سده جدید شمسی است که برای ایرانیها اهمیت ویژهای دارد. تعدادی از استانها نیز چشم انداز گردشگری خود را متناسب با سند چشم انداز 20 ساله کشور یعنی سند چشم انداز 1404 قرار دادهاند.
سند چشم انداز 2020
شاید تنها دلیلی که بتوان سند چشم انداز 2020 را پذیرفت این باشد که مناطق ما برنامه ای جامع برای گردشگران خارجی داشته باشند و بخواهند در سطح جهانی اقداماتی انجام دهند. استانهایی مانند اصفهان و اردبیل این سال را انتخاب کردهاند که البته زمان چندانی به آن نمانده و درارزیابی شخصی نگارنده تا به امروز قدم شاخصی در راه اجرای آنها برداشت نشده است.
سند چشم انداز گردشگری 1400
آغاز سده شمسی در روزگاری که جامعه ما به شدت به یک تغییر بنیادین نیاز دارد مانند یک موهبت است. جامعهای که مدتی است از فرهنگ خود دورمانده و در هجمهی فرهنگی از طرف فضای مجازی و کشورهای خارجی قرار گرفته و ذره ذره در ناامیدی ارزشهای خود را از دست میدهد و در چهارراه بحرانهای اقتصادی، زیست محیطی، سیاسی و فرهنگی قرار دارد به شدت نیازمند دلیل و برنامهای برای تغییر و ترسیم آیندهای روشن است. گردشگری نیز در این مرحله به شدت کارا و جذاب است زیرا میتواند تاثیر پررنگی بر روی فرهنگ و محیط زیست و اقتصاد داشته باشد.
سند چشم انداز گردشگری 1404
اگرچه چشم انداز بیست ساله کشور خود با چالشهای سنگینی دست به گریبان است و تقریبا بعد از گذشت 15 سال هنوز در ابتدای راه هستیم. اما تنظیم سند چشم انداز گردشگری بر مبنای سندهای کلان و راهبردی، مدل جذاب و کارایی برای پیشبرد اهداف دارد. اگرچه کمی از چابکی اجرای آن میکاهد و موفقیت و شکستش را تا حدی به سند بالادستی خود گره میزند.
راهکارهایی برای تبیین یک سند راهبردی کارا برای صنعت گردشگری
در ابتدای مقاله از ضعفهای سندهای چشم انداز گردشگری در ایران صحبت کردیم اما آیا این سندها صرفا دست و پاگیر و غیر قابل اجرا هستند؟ پاسخ به این سوال منفی است و ما باید با رفع نواقص و مشکلات این سندها آنها را واقعا به حیطه اجرا برده و از آنها در توسعه و جهتدهی کارها استفاده کنیم. در ادامه چند راهکار ارائه میکنیم:
نکته اول این است که همه تصمیم گیران و فعالین را توجیه شوند که چرا نیاز به چنین سندی دارد و کارایی آن چیست. و بعد از آنها در تدوین این سند مشارکت مشارکت گرفته شود و آنها در جریان تدوین این سند قرار گیرند.
نکته دیگر آنکه تا حد امکان کوتاه، قابل فهم و روشن ارائه شود. کتابچههای چند صد صفحهای را هیچ کس مطالعه نمیکند پس کسی هم به طور کامل در جریان این سند قرار نمیگیرد.
زمان و توان زیادی را در انتشار و آگاهی فعالین و ذی نفعان این سند اختصاص داده شود. از مردم، آژانسهای گردشگری، اورگانهای نظامی و دولتی، اقامتگاهها، فروشگاهها و.. همه و همه باید از این چشم انداز آگاه باشند و نفع خود را از اجرای آن درک کنند.
راهکارهایی برای تبیین یک سند راهبردی کارا برای صنعت گردشگری
در ابتدای مقاله از ضعفهای سندهای چشم انداز گردشگری در ایران صحبت کردیم اما آیا این سندها صرفا دست و پاگیر و غیر قابل اجرا هستند؟ پاسخ به این سوال منفی است و ما باید با رفع نواقص و مشکلات این سندها آنها را واقعا به حیطه اجرا برده و از آنها در توسعه و جهتدهی کارها استفاده کنیم. در ادامه چند راهکار ارائه میکنیم:
نکته اول این است که همه تصمیم گیران و فعالین را توجیه شوند که چرا نیاز به چنین سندی دارد و کارایی آن چیست. و بعد از آنها در تدوین این سند مشارکت گرفته شود و آنها در جریان تدوین این سند قرار گیرند.
نکته دیگر آنکه تا حد امکان کوتاه، قابل فهم و روشن ارائه شود. کتابچههای چند صد صفحهای را هیچ کس مطالعه نمیکند پس کسی هم به طور کامل در جریان این سند قرار نمیگیرد.
زمان و توان زیادی را در انتشار و آگاهی فعالین و ذی نفعان این سند اختصاص داده شود. از مردم، آژانسهای گردشگری، اورگانهای نظامی و دولتی، اقامتگاهها، فروشگاهها و.. همه و همه باید از این چشم انداز آگاه باشند و نفع خود را از اجرای آن درک کنند.
چشم اندازی برای تبدیل شدن به مقصد گردشگری
در مسیر تبدیل شدن به یک مقصد گردشگری لازم است تا نگاهی بلند مدت و جامع نسبت به ظرفیتها و فرصتهای گردشگری داشته باشیم. این برنامه معمولا سه تا پنج سال زمان نیاز دارد تا اثربخشی خود را نشان دهد پس لازم است تا با پیشبینی چالشهای موجود در مسیر اجرای مداوم آن برای رفع یا کاهش تاثیر گذاری آنها چاره اندیشی شود.
مجموع سیاستهای کلی برای تبدیل شدن به مقصد گردشگری
در این بخش با اشاره به 13 رکن اصلی در سند چشم انداز سیاستهای کلی برای تبدیل شدن به یک مقصد گردشگری را ارائه میکنیم که در ادامه هر کدام باید اهداف و برنامه عملیاتی نیز ارائه شود. در واقع مطالعه این بخش به شما کمک میکند ساختار یک سند چشم انداز و ارکان مهم آن را مشاهده کنید.
- برنامه ریزی: در حوزه برنامه ریزی همواره با نگاه توسعه پایدار گردشگری به موضوع نگاه کرد و با برنامههای حمایتی فضایی عادلانه و جذاب برای ورود بخش خصوصی و توسعه کسب و کارهای خرد فرآهم کرد.
- سرمایه گذاری: برای منطقهای که چشم انداز تبدیل شدن به یک مقصد گردشگری را دارد استراتژی سرمایه گذاری در راستای تقویت سرمایه گذاران حوزه گردشگری با طراحی بستههای تشویقی و حمایتی که پروژههای گردشگری را سودآور، مطمئن و بادوام کند.
- سازمان: تشکیل شوراهای ملی، منطقهای، استانی و محلی برای همسو کردن فعالین حوزه گردشگری شامل اورگانها، سازمانهای مردم نهاد، بخش خصوصی و.. و هم افزایی آنها در فرآیند تصمیم سازی و اجرایی کردن سیاستها و تصمیمات.
- تحقیق و توسعه: با کمک سازمانهای مردم نهاد و دانشگاهها باید پایگاه دادهای از نیازمندیهای روز سازمانهای دولتی و بخش خصوصی ایجاد شود.
- حمل و نقل و زیرساخت: از بین بردن مشکلات زیر ساختهای ضروری در مناطق پر ترافیک و پر مخاطب گردشگری.
- تبلیغات و بازاریابی: از فعالیتهای بازاریابی و تبلیغات درون هر مقصد شروع میشود و در ادامه به ارائه کمپینهای تبلیغاتی در شهرهای هدف میرسد و در این کمپینهای بازاریابی و تبلیغات در فضای مجازی به هیچ عنوان از قلم نمیافتد.
- آموزش: پایه ریزی و ارائه یک برنامه آموزشی در حوزه گردشگری با خروجیهای قابل اندازه گیری که تمام ذینفعان حوزه گردشگری را شامل میشود.
- کیفیت خدمات: فعال سازی سیستم مدیریت کیفیت جامع برای هر حوزه از صنعت گردشگری.
- برندیگ شهری: مدیریت برندینگ شهرهای غنی در حوزهها فرهنگ، طبیعت، تاریخ، سلامت و.. برای تبدیل کردن آنها به نقطه گردشگر پذیر در آن حوزه.
- تنوع بخشی گردشگری: توسعه ابزارهایی برای انواع گردشگر جایگزین که جریان دائمی از گردشگر را برای مقصد فرآهم کند. گردشگر سلامت، گردشگر درمانی، گردشگر طبیعت گرد، گردشگر زمستانه، گردشگر کودک و.. در این دسته قرار میگیرند.
- توسعه گردشگری منطقه: برای استفاده از گردشگری به عنوان کلیدی برای توسعه لازم است تا بیش از یک شهر را برای تبدیل شدن به مقصد انتخاب کنیم، و درواقع منطقه گردشگری ایجاد کنیم و نه فقط شهر گردشگری.
- مسیرهای گردشگری: توسعه تعداد مشخصی مسیر گردشگری برای موضوعات متفاوت و تقویت این مسیرها با تمهای طبیعی و تاریخی.
- شهرهای گردشگری: برنامه ریزی برای رسیدن به توافقات چند جانبه با شهرهای نمونه و برند در حوزه گردشگری.
سخن پایانی
برای کسی که نمیداند به کجا میخواهد برسد فرقی نمیکند از چه مسیری حرکت کند. این موضوعی است که اهمیت یک چشم انداز و هدف را در صنعت گردشگری برای مدیران دولتی ما روشن میکند. درگیر شدن در اقدامات روزمره باعث شده مدیران دولتی ما خصوصا در عرصه گردشگری از وظیفه اصلی خود یعنی جهت دهی و راهنمایی ظرفیتهای موجود در جهت رسیدن به اهداف دور شوند و کار مهمی مثل برنامه ریزی را فراموش کنند یا در اولویتهای پایینتری قرار دهند. حال آنکه برند سازی، تبدیل شدن به مقصد، توسعه پایدار گردشگری هیچ یک بدون برنامهای بلند مدت به ثمر نمیرسد.
سلام و درود بر شما پوریای عزیز
تبریک می گویم
مطلب بسیار خوبی است و نگارش آن حرفه ای انجام شده است
با تشکر از حسن نظر شما!
اگر مشکل یا راهکاری در این موضوع دیدید که در این مقاله از قلم افتاده بود به آن اضافه کنید.
سپاس از شما