هجده سال! باور میکنید که در گذشته معماران و هنرمندان این مدت زمان را برای ساخت بنایی صرف میکردند؟ اگر به گوش باورکردنی نباشد، یقین میدهم که به چشم هست. با دیدن زیبایی شگرف مسجد شیخ لطف الله متوجه دلیل طولانی بودن ساخت این مسجد میشوید.
شیخ لطفالله که بود؟
لابد سؤال شما هم همین است. چون نام همسایهی این مسجد را مسجد امام خمینی یا اصفهان یا نقش جهان میدانیم، برایمان سؤال شده که این شیخ که بوده که عموم ما او را نمیشناسیم! ایشان یکی از علمای دوران صفوی بوده که با دعوت شاه عباس از لبنان به ایران مهاجرت میکند و تازه میگویند پس از مدتی میشود پدر خانم شاه عباس!
بدیهی است که شاه عباس مسجدی و محل درسی برای ایشان و به نام ایشان میسازد تا شیخ لطفالله جبل عاملی در آنجا گذران زندگی کند و ضمناً حظی وافر هم ببرد. البته ملا فتحالله نام اولیهی آن بوده که بعدها مسجد صدر شد. ولی بعدترها باز هم اسم امروزیاش را گرفت.
کِی ساختند؟
سال ۱۶۰۲ بود که ساخت مسجد شیخ لطف الله زیبا با دستان هنرمند محمدرضا اصفهانی شروع شد و عجیبا که در سال ۱۶۱۹ تمام شد!! از این ماجرا مدت مدیدی گذشت تا سال ۱۹۲۰ آرتور پوپ، مورخ آمریکایی بیاید و به رضاشاه بگوید مسجد را مرمت کنند! و کردند. تازه جالب اینکه مسجد از همان اول روی ویرانههای یک مسجد دیگر بنا شده بود.
همان آقای پوپ فقید در کتاب بررسی هنر ایران گفته:
به سختی میتوان این اثر را محصول دست بشر دانست.
چگونه ساختند؟
همانطور که حتماً میدانید مسجدها چه تاریخی و قدیمی باشند چه مدرن و آسانسوردار (ولی نه پست مدرن!!) ورودیشان صحن است، یا همان حیاط خودمان. و اگر هم جدیدِ تابع الایام القدیم باشند لابد مناره هم دارند. اما این مسجد که سالیان سال عمر کرده چرا نه مناره دارد و نه صحن؟!
بیشتر آدمها دوست دارند همه چیز قرینه باشد. این بیشترها در زمانهای گذشته بیشتر هم بودهاند و تازه بیشتر میشدند اگر معمار و نقاش و کاشیکار و خلاصه هنرمند هم میبودند! پس طبیعی است که یک معمار ماهر بخواهد این ور میدان نقش جهان با آن طرفش که عالی قاپو است قرینه باشد! بنابراین وجود یک یا دو مناره و یا صحن و شبستان مگر این قرینگی را برهم نمیزد؟
اما نبود مناره دلیلی نسبتاً سیاسی هم داشته. اگر میدانید مناره نمادی برای دعوت مردم است پس این را هم بدانید که به خاطر نسبت شیخ لطفالله با دستگاه حکومتی این مسجد بیشتر برای حضور درباریان بوده است و عامهی مردم اجازهی ورود به آنجا را نداشتند. پس مناره را نصب نکردهاند که نظر مردم بیشتر جلب مسجد شاه شود، نه این مسجد!
به این نوع سبک ساخت معماری اصفهانی میگویند.
عجایبش چیست؟
از دیگر شاهکارها و عجایب این مسجد قبلهیابی جالب آن است. مساجد همیشه طوری بودهاند که ورود شما مساوی بوده با رو به قبله قرار گرفتنتان. البته نه به آن معنا!! اما درِ این مسجد رو به شرق است و هیچ کجیای هم ندارد. پس چطور این مشکل را برطرف کردهاند؟
اینطور که ما به هنگام ورود، به راهرویی ۲۸ متری میرسیم که به چپ و سپس به راست میپیچد تا در مسیر درست قبله واقع شویم. همین!
از چه کِیف میکنیم؟
آنچه در اولین نگاه بیننده را جذب و بلکه محسور میکند رنگهای به کار رفته در جای جای این بناست. رنگهایی که به سمت طرحها هم هدایتمان میکنند. طرحهای گیاهان و هندسی و بهشتی و … وقتی هم که نور به این رنگها میتابد میشود نور علی نور و زیبایی را به چندین برابر میرساند.
سنگهای مرمر زرد رنگی که به کاشیهای آبی روح داده را در پایین دیوار و گوشههای درِ ورودی میبینیم. این در که طبق معمول قدیم دو لنگه و چوبی است چهارصد سال قدمت دارد! علیرضا عباسی هم هنر خود را بر کتبهی سردر مسجد به جا گذاشته است. در کتبهای بالای پنجرهای نیز چنین نوشته است: «مایه محتشمی خدمت اولاد علی است»
مقرنس کاری هم جزء هنرهای به کار رفته و منحصر به فرد این مسجد است.
راهرویی که دلیل وجودش را گفتیم با کاشیکاری آبی و سبز پوشیده و زیبا شده است. وسط راه به شبستان زمستانی میرسیم. جایی که در فصول سرد نماز میخوانند. که البته مظلوم واقع شده و مثل فصل زمستان سرد است. نه تزئیناتی و نه رنگی.
راهرو که به سمت راست مایل میشود پنجرهای را میبینیم. جنس این پنجره از سنگ خارا است. همان سنگی که در ادبیات فارسی دل معشوقهها را به آن تشبیه کردهاند.
فضای درونی مسجد
از بیرون مسجد که بگذریم سخن درون خوشتر است. هشت تا چهارطاق یک اندازهی فیروزهای را وقتی میبینید که رو به محراب ایستاده باشید. شبستان یک مربع ۱۹ در ۱۹ است. کاشیهای هفت رنگ و معرق کاشیهایی است که در فضای شبستان به کار رفته تا بازدید کنندگان را در این زیبایی محو کنند! حال اینکه با نمازگزاران چه میکرده خدا عالم است!
یکی از این چهارطاقها محراب است که خود شور و وصفی دگر دارد! از کاشی معرق و مقرنس بگیر تا نقوش اسلیمی حیرتآور و مقرنسهای صدفی و کتیبههای مختلف از روایات پیامبر و امامان همه و همه این محراب را شاخص و چشم نواز کرده است. از کوچک پنجرهی زیبای ورودی مسجد که فضای محراب را روشن کرده هم هرچه بگوییم چیزی نگفتهایم!
دایرهی مینا
گنبد مسجد شیخ لطف الله از مدورترین گنبدهای جهان است. یعنی گردترین حالت ممکن! همانطور که میشود چشمی هم تشخیص داد این مسجد سبت به سایر مساجد کوتاهتر است. این موضوع به خاطر همسایگی با مسجد شاه هم بیشتر به چشم میآید. این گنبد دهانهی بزرگ و قدی کوتاه دارد. انگار که چمپاتمه زده و خوابیده است. به همین دلیل به این نوع گنبد خفته میگویند!
سورههای شمس و دهر و کوثر بر روی این گنبد نقش بستهاند تا معنویت خود را به رخ بکشند.
باورمان بشود یا نشود رنگ این گنبد در طول روز عوض میشود! صبح خاکی، ظهر صورتی و غروب خاکستری است!!
این گنبد آنقدر برای مردم غیر معمول بوده که برای آن افسانه بافی هم میکردند! از جمله آنکه معمار از روحانیان دارای کرامت خواسته بوده که شب را در آنجا بگذرانند تا مبادا گنبد فروبریزد!
زیر زمین مسجد شیخ لطف الله
گفته می شود که به منظور دسترسی شاه به شیخ لطف الله، راهی زیر زمینی تعبیه شده بوده که ملاقات شاه با این عالِم را میسر می کرده است. پنجرههایی چوبی در کف گنبدخانه قرار دارد که برای تأمین روشنایی این بخش ایجاد شده است.
القصه
اگر میخواهید با یک تیر بیش از بیست نشان بزنید دیدن مسجد شیخ لطف الله را از دست ندهید!
بازدید از مسجد شیخ لطف الله
آدرس: اصفهان، خیابان استانداری، ضلع شرقی میدان نقش جهان، روبروی عمارت عالی قاپو
تلفن تماس: 03132225486
ساعت بازدید: 9 صبح تا 12:30 ظهر و 2 ظهر تا 6 عصر
بهای بلیط ورودی در تابستان 1397: 3000 تومان
بهای بلیط برای گردشگران خارجی: 20000 تومان
با سلام من واقعا لذت بردم از توضیحتان عالی