یزدنامه قسمت دوم | سفرنامه سه روزه به شهر جهانی یزد

در سفرنامه یزد در روز اول از هتل فیروز، محله گازرگاه و کافه خانه هنر یزد گفتیم. با ما در ادامه سفر همراه باشید.

روز دوم‌ سفر ما از پیش هماهنگ شده بود و با توری هماهنگ کرده بویم و آنها هم برایمان برنامه‌ی بازدید از بافت تاریخی شهر میبد را در نظر گرفته بودند. آنطور که گفته می‌شود بافت تاریخی میبد، قدیمی‌ترین و دست‌نخورده‌ترین بافت تاریخی در استان یزد است.

حدود ساعت ۹ صبح مینی‌بوسی آمد به هتل و دختری جوان خودش را تارا انتظاری معرفی کرد و گفت که تورلیدر ما در این گردش خواهد بود.

شروع حرکت با تور از یزد

حدود یازده دوازده نفری می‌شدیم. به همراه صبا روی صندلی‌های انتهای مینی‌بوس نشستیم. تورلیدر از همه خواست خودشان را معرفی کنند و بگویند که از کدام‌شهر آمده‌اند. همه چیز خشک و رسمی پیش می‌رفت و ظاهراً تلاش‌های خانم انتظاری برای باز شدن یخ مسافرانش نتیجه‌ای در بر نداشت. تا میبد حدود چهل دقیقه‌ای در راه بودیم و من و صبا ترجیح دادیم طول راه را با شنیدن موسیقی بگذرانیم.

زیارتگاه زرتشتیان در چک چک

اولین توقف و بازدیدمان بنای زیارتی چَک چَک بود، بنایی در بالای کوه که برای رسیدن به آن باید از تعداد زیادی پله بالا می‌رفتیم.

زمانی که اعراب به ایران حمله می‌کنند، خانواده‌ی سلطنتی ساسانی ناچار به فرار می‌شوند، نیک‌بانو دختر یزدگرد سوم، آخرین پادشاه ساسانی، در حال فرار از دست اعراب به پای این کوه می‌رسد و به دلیل وجود آب فراوان همان جا می‌ماند. حالا سال‌هاست زرتشتی‌ها به اینجا مراجعه می‌کنند برای زیارت. از آنجایی که آب از قسمت‌های مختلف این کوه و این زیارتگاه می‌بارد به آن چَک چَک می‌گویند، چیزی شبیه صدای چک چک آب البته که با تلفظ یزدی‌ها.

زیارتگاه چک چک
زیارتگاه چک چک

خلاصه با هر زحمتی بود پله‌ها را بالا رفتیم و‌ وارد زیارتگاه شدیم، برای جلوگیری از خیس شدن کفش و جوراب‌هایمان باید با پای برهنه وارد چک چک می‌شدیم، فضای جالبی بود، معنوی و صمیمی؛ از سقف آب می‌چکید و در آن هیاهوی مسافران می‌شد، سکوت اینجا را در روزهای عادی تصور کرد.
بعد از کمی توقف و‌ عکس گرفتن در این فضا، راهیِ ادامه‌ی مسیرمان به سمت میبد شدیم. حالا کمی با هم صمیمی شده بودیم، با سایر همراهان گفتگو می‌کردیم و گاهی هم شوخی.

نمایی از بالای زیارتگاه چک چک
نمایی از بالای زیارتگاه چک چک

شهر میبد

نزدیک ظهر رسیدیم به میبد. اول رفتیم به سمت بنای کبوترخانه، بنایی قاجاری که نمونه‌اش را در اصفهان دیده بودم، حتی در یکی از پارک‌های تهران هم با الگوبرداری از این کبوترخانه‌ها، امروزه نمونه‌ای ساخته‌اند. کبوترخانه بنایی کاربردی و خلاقه بوده که ظاهراً توسط کشاورزان طراحی شده است، بنایی مدور با تعداد زیادی لانه‌ی کبوتر. کشاورزان با ترفندهایی کبوترها را وارد این فضا می‌کردند و در مقابل از فضولاتشان برای کوددهی زمین‌هایشان استفاده می‌کردند. ابتکاری جالب که نشان از هوش و ذکاوت ایرانیان دارد.

کبوتر خانه میبد
کبوتر خانه میبد

بعد از گشت زدن در فضای کبوترخانه و شنیدن صحبت‌های تور لیدرمان، قرار شد وارد کاروانسرای شاه‌عباسی میبد شویم و ناهار را در رستوران شاه‌عباسی آنجا بخوریم.

همانطور که از نامش پیداست این کاروانسرا یکی از آن ۹۹۹ کاروانسرای معروفی است که شاه‌عباس صفوی آنان را در مسیر جاده‌ی ابریشم ساخت تا بازرگانی رونق بیشتری بگیرد و سفرها آسوده‌تر انجام شود. از نمونه‌های این کاروانسراها را در شهر و استان خودمان یعنی سمنان زیاده دیده بودم و با معماری و کاربردشان آشنایی کامل داشتم، برای همین هم سریع راهمان را به سوی رستوران که در گوشه‌ای از کاروانسرا بود کج کردیم. رستورانی بی‌نهایت شلوغ که از ظاهرش بی‌نظمی می‌بارید. غذایمان را سفارش دادیم ولی چشمتان روز بد نبیند، همه‌ی همراهانمان غذاهایشان را خوردند ولی غذای ما نرسید، بعد از چند بار تذکر و اوقات تلخی، غذا را آوردند ولی دیگز میلی به غذا برایمان نمانده بود، با بی‌میلی و ناراحتی کمی از غذاهایمان را خوردیم و‌ رستوران و کاروانسرا را ترک کردیم.

سفره‌خونه‌ی کاروانسرای شاه‌عباسی به همراه سایر مسافران
سفره‌خونه‌ی کاروانسرای شاه‌عباسی به همراه سایر مسافران

درست روبروی کاروانسرای شاه‌عباسی میبد، بنای یخچال طبیعی میبد بود. باز این هم جذابیتی برایم نداشت، چون نمونه‌اش را در رستورای پدری و مادری‌ام یعنی روستای بیابانک دیده بودم. مکانیزم جالبی دارند این یخچال‌ها؛ حوضچه‌های کم عمق درست جلوی این بناهای مخروطی شکل طراحی شده است که در فصل سرد سال، در آنجاها آب می‌ریختند تا یخ بزند، بعد از انباشت یخ‌ها، به داخل بناهای مخروطی منتقل می‌شدند و با طراحی فکر شده‌ای این بناها، یخ‌ها برای فصل گرم و استفاده برای نوشیدنی‌ها و میوه‌ها ذخیره‌سازی می‌شده است.

[highlight bgcolor=”#999999″ txtcolor=”#ffffff”]برای آشنایی بیشتر با سیستم مدیریت آب ایرانیان، این مطلب را مطالعه کنید.[/highlight]

یخچال طبیعی میبد
یخچال طبیعی میبد

برای همراهانمان خیلی بدیع و هیجان‌انگیز بود شنیدن این توصیفات از زبان خانم انتظاری. البته که ما هم هرچند بارها این یخچال‌ها را دیده بودیم و شناخت کافی داشتیم ولی باز هم حیرت‌زده بودیم از اندیشه و قدرت ابتکار نیاکانمان.

برنامه‌ی بعدی تور، بازدید از نارین‌قلعه‌ی میبد بود، قلعه‌ای که از روی باقی‌مانده‌هایش می‌توان شکوه گذشته‌اش را تصور کرد. در مورد این قلعه نظرات متفاوتی وجود دارد و باستانشناسان نشانه‌هایی از سکونت انسان در سه الی چهار هزار سال پیش را هم در این مکان کشف کرده‌اند؛ البته در دوره‌های مختلف تاریخی نیز این قلعه پابرجا بوده، از جمله مورد استفاده‌ی امیرمبارزالدین در قرن هشتم و به عنوان ارگ حکومتی، بوده است.

چشم انداز میبد از بالای نارین قلعه
چشم انداز میبد از بالای نارین قلعه

از بالای طبقه‌ی آخر این قلعه می‌شد نمای چشم‌نوازی از بافت بکر و زیبای میبد را با آن بادگیرهای منحصر به فرد یک سویه‌اش دید، بادگیرهایی متفاوت با بادگیرهای چهارسویه‌ی شهرهای یزد و کرمان و سمنان.

برنامه‌ی بعدی خانم انتظاری برای ما، بازدید از یک کارگاه سفالگری بود تا هم از نزدیک شاهد چگونگی سفالگری سنتی باشیم و هم در صورت تمایل سوغاتی بخریم. در اینجا یکی دو نفر از همراهانمان پشت چرخ سفالگری نشستند و با راهنمایی پیرمرد خوش‌صفای آن کارگاه کوزه‌ای برای خودشان ساختند. من و صبا چیزی نخریدیم یعنی می‌خواستیم بخریم ولی می‌ترسیدیم در رفت و آمد فرودگاهی بشکند و حسرتش به دلمان بماند.

حالا و‌ در انتهای تور میبد، همراهان تور با هم صمیمی شده‌اند و در مسیر برگشت با همراهی راننده‌ی مینی‌بوس موسیقی و رقصی برپا شده بود که بیا و ببیین، ما ابتدا بی‌تفاوت بودیم ولی خب همراهان خواستند که بچه‌های سمنان هم همراهی کنند و ما هم در حد دست‌زدن و اندکی ترقص زیرپوستی همراهی کردیم.

حدود ساعت ۷ عصر برگشتیم هتل؛ هتل فیروزه‌ی قشنگ با آن حیاط دلربایش که اصلاً دلمان نمی‌خواست آنجا را ترک کنیم.

ویدیوی سفر یزد

 

بحث درباره این مقاله را شما آغاز کنید!

این مقاله را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید
مشترک شوید
اطلاع از
guest
0 نظرات
Inline Feedbacks
View all comments