پس از چند روز شیراز گردی و لذت بردن از عطر بهارنارنج خیابانهایش، شبهای عمارتهایش و خنکا و شیرینی فالودهاش، وقت آن است که کمی از شیراز دور شویم و در نزدیکی مرودشت، به دیدار یکی از بحثبرانگیزترین مکانهای تاریخ جهان بپردازیم. تخت جمشید!
پیش از آنکه وارد سفر تاریخی مان شویم بهتر است چند کلمه ای برای تان از این جاذبه سخن بگوییم. تخت جمشید نام یکی از شهرهای باستانی ایران در مرودشت استان فارس است که داریوش، پادشاه هخامنشی آن را بنیان نهاد. شهرت تخت جمشید به ستون های بسیار بلند و سرستون های تماشایی و خاصاش است.در این شهر باستانی، کاخی به همان نام وجود دارد که در نخستین روز نوروز، مکان سرور و پیشکش هدایا به پادشاه و مقامات بوده است. در این مجموعه از بسیاری از نمادهای ایرانی استفاده شده و به آن سندیت تاریخی بخشیده، سرو، گل نیلوفر، فروهر، پوشش ایرانیان و مراسمات باستانی ایران بخشی از این نمادها هستند.
شاید تخت جمشید امروز خرابه ای باستانی به نظر برسد؛ اما نمی توان منکر شکوه آن در گذشته و سیر تحولاتش شد. این اثر 4 دوره مهم را پشت سر گذاشته است که شامل:
- آغاز تشکیل هسته دوم حکومتی در دشت فروردین توسط داریوش اول
- دوران حکومت خشایارشاه و تغییرات بنیادی مربوط به آن دوره در تخت جمشید یا پارسه
- تغییرات تدریجی به وجود آمده در دوران پادشاهان بعدی در 330 تا 465 پیش از میلاد
- افول قدرت هخامنشیان و حمله اسکندرمقدونی است.
به همین دلایل است که این مجموعه برای جهانیان، تاریخشناسان و باستان شناسان، سرشار از جذابیت و رازهای کشف نشده است.
تخت جمشید آرمان شهر ایرانی
از دیگر جذابیتهای این بنا، این است که تخت جمشید در بعد جهانی، بهشکل سمبلیک، نماد صلح و برابری جهانی بوده است، یک آرمان شهر! اجازه بدهید شما را به عمق یک سفر تاریخی ببریم، به ابتدای این داستان:
شش قرن پیش از میلاد، ایرانیان در زمان داریوش؛ به فرماندهی کوروش، دولتی جهانی تاسیس کردند، وسعت این دولت بهحدی بود که نیمی از جهان را شامل میشده است! 518 سال پیش از میلاد، تخت جمشید در مرودشت استان فارس به فرمان داریوش، به عنوان کوشکهای شاهانه، بر صخرههای کوه مهر، بنا شد.عظمت تخت جمشید تا اندازهای بود که پس از داریوش در زمان خشایارشاه و سپس اردشیر یکم ادامه داشت اما هیچگاه این مجموعه با وجود 188 سال ساخت مداوم، کامل نشد و گواه این ادعا، کاخهای نیمهتمام هستند. اما با گذشت بیش از 2500 سال، همچنان این مجموعه باعث شگفتی مخاطبانش میشود، وقتی که در محیط کاخها قرار بگیرید، گذر تاریخ را به خوبی حس خواهید کرد و گویی پیکرههایی جاندار، داستانهایی از اعصار گذشته را برای شما بازی میکنند و رازهایی را به نمایش میگذارند، انگار که شما تنها تماشاگر یک فیلم تاریخی هستید!
کاخ آپادانا
اما بخشهایی از این مجموعه، نسبتا شناخته شده تر هستند. در راس آنها، کاخ آپادانا است.این کاخ که درواقع برای برگزاری جشنهای نوروزی و پذیرش نمایندگان کشورهای وابسته به حضور پادشاه استفاده میشده، به دستور داریوش ساخته شدهاست و توسط پلکانی در قسمت جنوب غربی، به کاخ آیینه متصل میشده که به معنای کاخ زمستانی است و اقامتگاه تخصصی داریوش بوده است.
اما شهرت آپادانا، شکوه آن در خوش ساختیاش است. بدین شکل که فواصل نامعمول 72 ستون 20 متری از یکدیگر، بسیار شگفت است حتی در دنیا ی امروز و مختصات معماریاش. به این توضیحات این نکته که ستونها هرکدام 90 تن وزن خالص داشتند و بار 5/1 تنی سرستونها را به دوش میگرفتند را هم اضافه کنید.. شگفتانگیز نیست؟
نقش برجسته پلکان کاخ آپادانا
دو جفت پلکان در بخشهای شمال و شرق این کاخ به طول دیوارهی 81 متر، مزین به نقش برجستهای هستند که نمایشگر صف طویلی از سربازان و بزرگان ایرانی و 23 قوم هدیه آورنده هستند که در انتظار دیدار پادشاهی در مرکزیت این پلکان، با عصای شاهی و گل نیلوفر که نماد صلح است، هستند.
تخت جمشید نماد آزادی و برابری
این نقوش برجسته که در کلیت محیط تخت جمشید از 3000 عدد تعدی کرده اند، متاثر از هنر آشور و میانرودان هستند اما برخلاف هنر آشوری، در تخت جمشید خبری از صف اسرا یا صحنههای جنگی نیست و تمامی نقوش بیانگر صلح و عدالت اجتماع ایران باستان است. عدالت و قوانین اجتماعیای که بر روی لوحها نوشته میشدند و اکنون در موزههای مطالعاتی امریکا نگهداری میشوند وهمگی بیانگر برابری اجتماعی زنان و مردان، نحوهی پرداخت حقوق کارگران، حمایتهای اجتماعی کودکان و… که برای چنان تاریخ دوری، معرف سطح بالای برابری و شعور اجتماعیای بوده است که اکنون به شکل کامل اجرا نمیشود.
تخت جمشید، مقاوم در برابر زلزله!
از دیگر شگفتیهای اعجاب برانگیز تخت جمشید، نحوهی مهندسی جز به جز آن است. به طور مثال، سرستونها، قلمهی ستون، پایهی ستون و یا جرزهای درگاهی؛ هیچ نوع ملاتی بهکار نرفتهاست و تنها با تراش بخشهای تحتانی و فوقانی، این بنا استوار مانده است و دقیقا همین روش باعث ثبات و ایستایی ستونها و درگاهها بوده است. از آنجایی که دغدغهی مهندسان معمار این بنا، حفظ آن از گزند زمان و عوامل طبیعی بودهاست، هماکنون کاخ ملکه، به عنوان موزه قابل استفاده است.
ایرانتراول پیشنهاد میکند، حالا که نگین خوشرنگ استان فارس، شیراز را دیدهاید، از دیدن تاریخ و تمدن کهن ایرانی غافل نشوید و خود را مهمان دنیایی دور کنید و داستان آن را ببینید و لمس کنید!
واقعا بنای شگفت انگیزیه!!
آیا درسته که در گذشته ستونهای بیشتر سرپا بوده است؟!